امام خمینی کاروان عشق
پریشان حالی و درماندگی ما نمی دانی
خطا کاری ما را فاش بی پروا نمی دانی
به مستی، کاروان عاشقان رفتند از این منزل
برون رفتند از لا جانب الا، نمی دانی
تهی دستی و ظالم پیشگی ما نمی بینی
سبکباری عاشق پیشه والا، نمی دانی
برون رفتند از خود تا که دریابند دلبر را
تو در کنج قفس منزلگه عنقا نمی دانی
زجا برخیز و بشکن این قفس، بگشای غلها را
تو منزلگاه آدم را ورا لا نمی دانی
نبردی حاصلی از عمر، جز دعوای بی حاصل
تو گویی آدمیت را جز این دعوا نمی دانی
#امام_خمینی#کاروان_عشق#شعر
خطا کاری ما را فاش بی پروا نمی دانی
به مستی، کاروان عاشقان رفتند از این منزل
برون رفتند از لا جانب الا، نمی دانی
تهی دستی و ظالم پیشگی ما نمی بینی
سبکباری عاشق پیشه والا، نمی دانی
برون رفتند از خود تا که دریابند دلبر را
تو در کنج قفس منزلگه عنقا نمی دانی
زجا برخیز و بشکن این قفس، بگشای غلها را
تو منزلگاه آدم را ورا لا نمی دانی
نبردی حاصلی از عمر، جز دعوای بی حاصل
تو گویی آدمیت را جز این دعوا نمی دانی
#امام_خمینی#کاروان_عشق#شعر
۶۷.۸k
۰۵ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.