⭕ ️همراه ما اومده بود عقب. باید یک کم استراحت می کردیم و
⭕ ️همراه ما اومده بود عقب. باید یک کم استراحت میکردیم و دوباره میرفتیم جلو.
قوطی کنسرو رو باز کردم و گرفتم طرف حاجی. نگاهم کرد. گفت: "شما بخورین. من خوراکی دارم."
دستمالش رو باز کرد. نون و پنیری بود که چند روز قبل داده بودند!
#حاج_احمد_متوسلیان #درس_اخلاق #تاخدا #خاکیان_خدایی
قوطی کنسرو رو باز کردم و گرفتم طرف حاجی. نگاهم کرد. گفت: "شما بخورین. من خوراکی دارم."
دستمالش رو باز کرد. نون و پنیری بود که چند روز قبل داده بودند!
#حاج_احمد_متوسلیان #درس_اخلاق #تاخدا #خاکیان_خدایی
۴۸۲
۱۸ مهر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.