در چنین روزی مردم مدینه در حالی صبح میکنند که با شنیدن
🔻در چنین روزی مردم مدینه در حالی صبح میکنند که با شنیدن خبر دفن شبانه دختر پیامبر بهت زدهاند!
و این خبر زمانی تلخ تر میشود که درمییابند بنا به وصیت ایشان نباید از محل قبر مطلع گردند! لذا اینچنین خود را سرزنش میکنند:
«پیامبر ما یک دختر بیشتر نداشت در مراسم تدفین نبودیم و حالا از فیض زیارت قبر ایشان هم محروم شدیم!»
- دستگاه خلافت برای بازسازی وجهه خود در اقدامی عجولانه به پیشنهاد عمَر تصمیم به نبش قبوری میگیرد که در بقیع برای مشخص نبود مزار صدیقه کبری ساخته شده....عمر سرپرستی این کار را به عهده میگیرد!
- خبر به امیرمؤمنان میرسد، ایشان لباس رزم میپوشند, ذوالفقار به دست و با شدت غضب از منزل خارج میشوند؛
- اهل سقیفه در مییابند که حضرتش در این باره مأمور به صبر نیستند؛
- عمر شروع به هتاکی میکند و با واکنش قاطع امیرالمومنین مواجه میشود...
- ابوبکر ، امیرالمؤمنین را قسم میدهد که عمر را رها کرده و بیان میدارد از نبش قبور دست بر میدارند..
قضیه فیصله مییابد ...
💔اینک پاره تن رسول الله در کنار پدر آرمیده است تا از رنج های بی پایانش برای پدر حکایت کند!
و این خبر زمانی تلخ تر میشود که درمییابند بنا به وصیت ایشان نباید از محل قبر مطلع گردند! لذا اینچنین خود را سرزنش میکنند:
«پیامبر ما یک دختر بیشتر نداشت در مراسم تدفین نبودیم و حالا از فیض زیارت قبر ایشان هم محروم شدیم!»
- دستگاه خلافت برای بازسازی وجهه خود در اقدامی عجولانه به پیشنهاد عمَر تصمیم به نبش قبوری میگیرد که در بقیع برای مشخص نبود مزار صدیقه کبری ساخته شده....عمر سرپرستی این کار را به عهده میگیرد!
- خبر به امیرمؤمنان میرسد، ایشان لباس رزم میپوشند, ذوالفقار به دست و با شدت غضب از منزل خارج میشوند؛
- اهل سقیفه در مییابند که حضرتش در این باره مأمور به صبر نیستند؛
- عمر شروع به هتاکی میکند و با واکنش قاطع امیرالمومنین مواجه میشود...
- ابوبکر ، امیرالمؤمنین را قسم میدهد که عمر را رها کرده و بیان میدارد از نبش قبور دست بر میدارند..
قضیه فیصله مییابد ...
💔اینک پاره تن رسول الله در کنار پدر آرمیده است تا از رنج های بی پایانش برای پدر حکایت کند!
- ۶۰۷
- ۱۹ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط