داستان کوتاه
#داستان_کوتاه
❇ ️قلبی پر از مهر و محبت❇ ️
🔆 علی (علیه السلام) باغی داشت که درختانش را پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) کاشته بود و آن حضرت با دستان مبارکش آن را آبیاری کرده بود، همان باغ را به دوازده درهم فروخت و تمام پولها را در راه خدا صدقه داد و به خانه برگشت، در این حال همسر گرامی اش، حضرت فاطمه (علیه السلام) به او گفت:
🔆 می دانی که چند روز است غذایی نخورده ایم و گرسنگی می کشیم و فکر می کنم تو نیز همانند ما گرسنه ای، پس چرا چیزی از آن همه پول بر ایمان نگه نداشتی؟!
🔆 حضرت فرمود:
منعنی من ذالک وجوه اشفقت ان اری علیها ذل السؤال:
دلم به حال افرادی که مبادا در اثر گدایی به ذلت و خواری بیفتند سوخت، به همین خاطر چیزی به خانه نیاوردم.
📚 #بحارالانوار ،ج ۹،ص ۳۴.
(برگرفته از داستان های بحارالانوار جلد۹ نوشته محمود ناصری)
🌹 🍂 🍂
@heydar_karar
❇ ️قلبی پر از مهر و محبت❇ ️
🔆 علی (علیه السلام) باغی داشت که درختانش را پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) کاشته بود و آن حضرت با دستان مبارکش آن را آبیاری کرده بود، همان باغ را به دوازده درهم فروخت و تمام پولها را در راه خدا صدقه داد و به خانه برگشت، در این حال همسر گرامی اش، حضرت فاطمه (علیه السلام) به او گفت:
🔆 می دانی که چند روز است غذایی نخورده ایم و گرسنگی می کشیم و فکر می کنم تو نیز همانند ما گرسنه ای، پس چرا چیزی از آن همه پول بر ایمان نگه نداشتی؟!
🔆 حضرت فرمود:
منعنی من ذالک وجوه اشفقت ان اری علیها ذل السؤال:
دلم به حال افرادی که مبادا در اثر گدایی به ذلت و خواری بیفتند سوخت، به همین خاطر چیزی به خانه نیاوردم.
📚 #بحارالانوار ،ج ۹،ص ۳۴.
(برگرفته از داستان های بحارالانوار جلد۹ نوشته محمود ناصری)
🌹 🍂 🍂
@heydar_karar
۳۱۱
۲۶ دی ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.