امروز ↯درختی↯ را↯ بعداز ↯یکسال↯ دیدم،ღخشکیدهღ بود،ღ گفتم
امروز ↯درختی↯ را↯ بعداز ↯یکسال↯ دیدم،ღخشکیدهღ بود،ღ گفتم ღدرختღ توچراღ خشکیده ایღ؟گفتღ بعداز ღآنღ روزღ که تورفتی ღرفیقت ღرابا دیگریღ دیدمღ که ღزیرღسایه امღ مینشست ღو به"تو"ღ میخندید!
ღ
۵۸۱
۱۰ شهریور ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.