وای

#وای
#یحیی_اسلامی


موج ‌موهایت چو می افتد به دست باد،وای
میشود آن لشکر عاشق کشت آزاد، وای

عطر تو چون در فضا می پیچد از آن نبض من
می رود بالای صد از عادت هفتاد، وای

با تو هرکس میشود کوتاه حتی هم سخن
میشود از شدت شیرینی ات قناد، وای

دست در دستم چو بگذاری ز گرمای تنت
اوج بهمن میشود چون نیمه ی مرداد، وای

میچکد از چشم مستت در غزلهایم ‌شراب
کرده ای یک میکده در شعر من بنیاد، وای

از حساب و از ریاضی حد و ابعادش گذشت
رد شده زیباییت از چرخه ی اعداد، وای

جان شیرینم ببین‌ از عشق تو من روز و شب
بیستون را می تراشم می شوم فرهاد، وای

هرچه بادا باد امشب دل به دریا میزنم
میکنم این عشق را در کوچه ها فریاد، وای
خااااااک پاتم..دلم هوات رو کرده..دورت بگردم الهی..عمرم..
دیدگاه ها (۲)

دوووووووووووست دارم..خیلی.اونقدر که اندازه نداره واحدی برای...

من همین جا هستم. گاهی گوشه پنجره اتاق ات...گاهی گوشه چشمات.....

زیبای منممنونم..فدای دستپخت ات عالی اتبرای تمام عاشقانه هات....

الهی قربونت برم..عمرم..دوستت دارم : Belalim (عزیزم)Yine hasr...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط