ما روزهایی سخت تر از ایام شیوع کرونا را هم پشت سر گذاشته
ما روزهایی سختتر از ایام شیوع کرونا را هم پشت سر گذاشتهایم
زمانی که تیم موردعلاقه شما یک بازی حساس را پیش رو دارد، استرس به جانتان افتاده و نگران نتیجه هستید، لازم است یک نفر که هر دو حریف را میشناسد، از راه برسد و بگوید مگر این حریف از آن قبلیها قویتر است؟
مگر حریف قبلی را شکست ندادیم؟ یادت هست در فلان بازی چه حریف قَدَری داشتیم و شکستش دادیم؟ اینجاست که انگار یکی اجاق دلتان را خاموش میکند.
آب میپاشد تا حرارت پایین آمده و کمکم امید جوانه بزند. امید و امیدواری هم که در هر حرکتی کولاک میکند. حالا تیم موردعلاقهتان که در میدان بازی و چشم در چشم حریف قرار داد را بهتر تشویق و حمایت میکنید چون مطمئن هستید دیر یا زود پشت این حریف هم به خاک میرسد.
-------------
روزهای سخت میگذرد
تاریخ پر است از این صحنههای رقابت؛ رقابتهایی که دیگر با حریف مسابقهای نیست و خیلی وقتها پای جان آدمها در میان است. تاریخ پر از رویارویی و مبارزه است. گاهی مبارزه با دشمن متجاوز به خاک کشورهاست و گاه با یک ویروس متجاوز به جان آدمها.
حالا ما هم به همان یادآوریها نیاز داریم. در همین روزهایی که چپ و راست آمار مبتلایان و درگذشتگان کرونا را مرور کرده و آه میکشیم؛ یک نفر باید باشد که روزهای سختتر از این را که پشت سر گذاشتهایم؛ را به ما یادآوری کند. کرونا، اگرچه بدون شک بحران بوده و پر از چالش و سختی است ولی تحملش نسبت به بعضی از آن اتفاقات آسانتر است.
جستوجو کردن در حافظه یا ورق زدن کتاب تاریخ، از هر روشی که استفاده کنیم میتوان اتفاقی را که در سال ۱۳۶۶ افتاد را جلوی ذهن تجسم کرد. در چند قدمی سال جدید، یک نقطه خونین، پر از بوی تند گازهای شیمیایی، پر از تصویر زنها و کودکان جانباخته است.
تصاویری که شاید خیلی از ما توان نگاه کردنشان را هم نداشته باشیم، همه آن افراد در یک روز و طی یک عملیات از سوی رژیم بعثی صدام به شهادت رسیدند. ۴ روز مانده به سال۱۳۶۷؛ درست در روز ۲۶ اسفند ۱۳۶۶.
در آن سال، رژیم بعثی و همپیمانان غربیاش مواد شیمیایی را دستبهدست کردند و آخرین نفر صدام حسین بود که دستور حمله شیمیایی داد و عده زیادی از مردم عراق و ایران در اثر این حمله شهید شدند.
در آن روز سخت، ۵ هزار نفر شهید شدند. حالا به این تعداد آنها که مجروح شده و سالهاست خسخس نفسشان، سوزش ریهشان و سرفههای خشکشان آهنگ زندگیشان شده را هم اضافه کنید.
عراق از ۲۷ مهر ۱۳۵۹ تا ۳ شهریور ۱۳۶۷ درمجموع ۵۸۲ بار حمله شیمیایی شامل حملات آزمایشی، محدود، گسترده حجیم و فوق گسترده انجام داد. درنتیجه این حملات بیش از ۱۰ هزار نفر شهید، حدود ۱۰۰هزار نفر دچار مصدومیت شدید و نیازمند درمان مداوم و قریب به ۲۵۰هزار نفر دچار مصدومیت خفیف شدند.
امروز به ناراحتی و سختی آن لحظه کار داریم. کسانی که فکر میکردند همه چیز تمام است، تصور میکردند رزمندهها زمینگیر خواهند شد و شاید مثل این روزهای ما میگفتند چه روزهای سختی را میگذرانیم و کاش زودتر همهچیز درست بشود، که شد. به همین درست شدن کار داریم. کووید ۱۹ این مهاجم شاخدار خشن، در مقابل تجربههای این ملت، حریف سختی نیست. خلاصه اینکه بیدی نیستیم که با این بادها بلرزیم.
منبع :
http://nojavan.khamenei.ir/showContent?text&ctyu=16645
#رزمایش_همدلی #کمک_مومنانه #کرونا
زمانی که تیم موردعلاقه شما یک بازی حساس را پیش رو دارد، استرس به جانتان افتاده و نگران نتیجه هستید، لازم است یک نفر که هر دو حریف را میشناسد، از راه برسد و بگوید مگر این حریف از آن قبلیها قویتر است؟
مگر حریف قبلی را شکست ندادیم؟ یادت هست در فلان بازی چه حریف قَدَری داشتیم و شکستش دادیم؟ اینجاست که انگار یکی اجاق دلتان را خاموش میکند.
آب میپاشد تا حرارت پایین آمده و کمکم امید جوانه بزند. امید و امیدواری هم که در هر حرکتی کولاک میکند. حالا تیم موردعلاقهتان که در میدان بازی و چشم در چشم حریف قرار داد را بهتر تشویق و حمایت میکنید چون مطمئن هستید دیر یا زود پشت این حریف هم به خاک میرسد.
-------------
روزهای سخت میگذرد
تاریخ پر است از این صحنههای رقابت؛ رقابتهایی که دیگر با حریف مسابقهای نیست و خیلی وقتها پای جان آدمها در میان است. تاریخ پر از رویارویی و مبارزه است. گاهی مبارزه با دشمن متجاوز به خاک کشورهاست و گاه با یک ویروس متجاوز به جان آدمها.
حالا ما هم به همان یادآوریها نیاز داریم. در همین روزهایی که چپ و راست آمار مبتلایان و درگذشتگان کرونا را مرور کرده و آه میکشیم؛ یک نفر باید باشد که روزهای سختتر از این را که پشت سر گذاشتهایم؛ را به ما یادآوری کند. کرونا، اگرچه بدون شک بحران بوده و پر از چالش و سختی است ولی تحملش نسبت به بعضی از آن اتفاقات آسانتر است.
جستوجو کردن در حافظه یا ورق زدن کتاب تاریخ، از هر روشی که استفاده کنیم میتوان اتفاقی را که در سال ۱۳۶۶ افتاد را جلوی ذهن تجسم کرد. در چند قدمی سال جدید، یک نقطه خونین، پر از بوی تند گازهای شیمیایی، پر از تصویر زنها و کودکان جانباخته است.
تصاویری که شاید خیلی از ما توان نگاه کردنشان را هم نداشته باشیم، همه آن افراد در یک روز و طی یک عملیات از سوی رژیم بعثی صدام به شهادت رسیدند. ۴ روز مانده به سال۱۳۶۷؛ درست در روز ۲۶ اسفند ۱۳۶۶.
در آن سال، رژیم بعثی و همپیمانان غربیاش مواد شیمیایی را دستبهدست کردند و آخرین نفر صدام حسین بود که دستور حمله شیمیایی داد و عده زیادی از مردم عراق و ایران در اثر این حمله شهید شدند.
در آن روز سخت، ۵ هزار نفر شهید شدند. حالا به این تعداد آنها که مجروح شده و سالهاست خسخس نفسشان، سوزش ریهشان و سرفههای خشکشان آهنگ زندگیشان شده را هم اضافه کنید.
عراق از ۲۷ مهر ۱۳۵۹ تا ۳ شهریور ۱۳۶۷ درمجموع ۵۸۲ بار حمله شیمیایی شامل حملات آزمایشی، محدود، گسترده حجیم و فوق گسترده انجام داد. درنتیجه این حملات بیش از ۱۰ هزار نفر شهید، حدود ۱۰۰هزار نفر دچار مصدومیت شدید و نیازمند درمان مداوم و قریب به ۲۵۰هزار نفر دچار مصدومیت خفیف شدند.
امروز به ناراحتی و سختی آن لحظه کار داریم. کسانی که فکر میکردند همه چیز تمام است، تصور میکردند رزمندهها زمینگیر خواهند شد و شاید مثل این روزهای ما میگفتند چه روزهای سختی را میگذرانیم و کاش زودتر همهچیز درست بشود، که شد. به همین درست شدن کار داریم. کووید ۱۹ این مهاجم شاخدار خشن، در مقابل تجربههای این ملت، حریف سختی نیست. خلاصه اینکه بیدی نیستیم که با این بادها بلرزیم.
منبع :
http://nojavan.khamenei.ir/showContent?text&ctyu=16645
#رزمایش_همدلی #کمک_مومنانه #کرونا
۳.۴k
۲۶ فروردین ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.