دلم تنگ و گلو پربغض



دلم تنگ و گلو پربغض،
درون سینه‌ی افگار
یک قلب شکسته
با هزاران درد و غم دارم

و از صف‌های اندوهی
که پیوسته، مجدّانه
میان پهنه‌ی جانم
بی‌رحمانه می‌تازند
هوا در سینه کم دارم
هوای تازه و بی‌غش

فقط یک لحظه
از عطر نفس‌های تو می‌خواهم
هوای عشق شورانگیز

بیا خالص‌ترین صافی غم‌هایم
بیا ای غمگسار و مونس جانم
من اینجا باز هم
دستان مهرآمیز و گرمت را
که در یک غفلت کوتاه
دورشان گردانده‌ای از من
طلب دارم

بیا
دیگر توان جست وجوی واژه‌ها
در خود نمی‌یابم

دلم تنگ و گلو پربغض،
به چشمم چشمه‌ای غلیان نکرده
از سرشک و گریه‌ها دارم
#نیسانه_قادری
دیدگاه ها (۶)

‌تو قله ی خیالی و...تسٖخیر تو محال... #قیصر_امین_پور

‌‌من آن بهتر کهدر عشق تو رسوای جهان باشم... #هلالی_جغتایی‌

دل را قرار نیست، مگر در کنار توکاین سان کشد به سوی تو، منزل ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط