دوستت دارمچرایش پای تو

دوستت دارم..چرایش پای تو،

ممکنش کردم،محالش پای تو

میگریزی از من و احساس من

دل شکستن هم ،گناهش پای تو

آمدی آتش زدی بر جان من

درد بی درمان گرفتن هم،دوایش پای تو

من اسیرم در میان آن دو چشم

قفل زندان را شکستن هم،سزایش پای تو

سوختم،آتش گرفتم زین سبب

آب بر آتش نهادن هم جزایش پای تو

پای رفتن هم ندارم من،از کوی دلت

پا نهادن بر دل مست و خرابم پای تو...
دیدگاه ها (۱)

ﺻﺪﺍ ﮐﻦ ﻣﺮﺍﺻﺪﺍﻱ ﺗﻮ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖﺻﺪﺍﻱ ﺗﻮ ﺳﺒﺰﻳﻨﻪ ﺁﻥ ﮔﻴﺎﻩ ﻋﺠﻴﺒﻲ ﺍﺳﺖﮐﻪ ...

ﺩﺭﯾﺎﯼ ﮐﻮﭼﮑﻢ ﺷﻮ ﻭ ﻣﻦ ﻫﻢ ﭘﺮﯼ ﺷﻮﻡ ﺁﺭﺍﻡ ﻻ‌ﯼ ﺗﺎﺏ ﻭ ﺗﺒﺖ ﺑﺴﺘﺮﯼ ﺷﻮﻡﻫ...

خول وچل بازی...

مرد باسسسسس زنشو اینجوری گازبده#o_O

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط