ترجمه‌ی شعرهایی از شاعران جهان

▪ترجمه‌ی چند شعر کوتاه از شاعران جهان توسط زانا کوردستانی *


(۱)
زن همسایه را عزت و احترام می‌گذارد
و با زن خود
همچون شب سیاه رفتار می‌کند.
(ناتالیا هاراک - روسیه)


(۲)
آفتاب که بر سر آدم‌برفی تابید،
چند قطره عرق
در چشمانش افتاد.
[مارینا هگین - روسیه]


(۳)
زمستان
ردی آبی، به جای می‌گذارد
بر روی ساق پاها!
[جین ریشهولە - آمریکا]


(۴)
در آخرین روز تابستان هم
کرم شب‌تاب
نمی‌خواهد چراغش را ترک کند.
[لومیلا بالابانونا - بلغارستان]


(۵)
در صبحگاهی پاییزی
مرد متکدی،
جایش را به دانه‌های برف وا گذاشت.
[فالیریا سیمونوفا - روسیه]


(۶)
بهترین ظرف‌هایش را نگه می‌دارد
برای روزهای بهتر
مادر هشتاد ساله‌ام.
[تیریزا موریمینو - ژاپن]


(۷)
کودکان کمک می‌کنند
برای هرس باغ‌های ملی،
نزدیک نیروگاه‌های اتمی.
[تروزە سیندیک - آلمان]


(۸)
بخوان ای پرنده‌ی کوچک
تو هم نظر بده،
در انتخاب نامی برای نوزاد ما!
[انیسه جیسیس - کرواسی]


(۹)
باد و سرما
آواز پاییزی
در گلوی نی‌لبک
[کالا رامیش - هندوستان]


(۱۰)
ماه کامل
نمی‌تواند خودش را پنهان کند
حتا پشت درختان صنوبر!
[لونا مونگیسگورد - دانمارک]

----------
* این اشعار از روی برگردان کُردی قباد جلیزاده، ترجمه شده است
دیدگاه ها (۰)

تلخیصی بر کتاب آد و غول‌های یخی

نقد چند شعر زانا کوردستانی توسط امیرحسین علامیان

عکاسی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط