آزاده ای بودم که بعد از جنگ

آزاده ای بودم که بعد از جنگ
افتاده ام در قعرِ زندانت
مردم به فکرِ عطرِ موهایت
شاعر حواسش پرتِ چشمانت ...
.
.
میخواستم مال خودم باشی
تا چشمِ تو لشگر کشی کردم
آغوش خود را باز کن تا من
همراه تو از جنگ برگردم ...
.
.
ایمان بیاور تا که در عشقت
با شعرها پیغمبرت باشم
من را به بپوشان بر تنت تا خود
پیراهنی بر پیکرت باشم ...
.
.
باران ببارد .. عشق هم باشد
یک یار شیرین در برت باشد
اصلا چه بهتر زیر این باران
وقتی که عشقت همسرت باشد ...
.
.
وقتی که شاهِ چشم او باشی
لبخندِِ او تاج سرت باشد
وقتی نباشد پیشِ تو حتمن
آن روز ، روزِ آخرت باشد ...
.
.
از تار مویت شعر میسازم
مشکی تر از شب های تنهایی
مقصود و منظورم خودت هستی
معشوقه ی دردانه ی مایی ...
.
. #مریم_قهرمانلو .
.
دیدگاه ها (۹)

.من عشق را سر میبرم آخریادش بماند خوب بودن رارفتی و من هم بع...

آخرش را برایت بگویمفوق فوقش تو رفته ایمن نشسته ام همینجا روی...

آدم دردای تکراری رو بهتر تحمل میکنه ...مثل کمر درد ، سر درد....

همه ی مالحظه هایی رو داریمکه زُل میزنیم یه جاو به یه چیزی فک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط