ای زندگی بردار دست از امتحانم

.
ای زندگی بردار دست از امتحانم
چیزی نه میدانم، نه میخواهم بدانم
دلسنگ یا دلتنگ! چون کوهی زمینگیر
از آسمان دلخوش به یک رنگین کمانم
کوتاهی عمر گل از بالا نشینی ست
اکنون که می بینند خوارم ، در امانم
دلبسته ی افلاکم و پابسته ی خاک
فواره ای بین زمین و آسمانم
آنروز اگر خود بال خود را می شکستم
اکنون نمیگفتم بمانم یا نمانم!؟
قفل قفس باز و قناری ها هراسان
دل کندن آسان نیست! آیا می توانم؟؟؟
دیدگاه ها (۱)

بعضی وقتا آدم خیلی خسته میشه...دست خودشم نیست...آدمه دیگه .....

.خوب است آدمی جوری زندگی کند که آمدنش چیزی ب این دنیا اضافه ...

ﺧﺪﺍﯾﺎ؛ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﺑﺮﺍﻳﻤﺎﻥ ﺑﺮﻑ ﺑﻔﺮﺳﺘﻲ؟ﺑﺮﻓﻲ ﻛﻪ ﺑﺮﻑ ﺑﺎﺷﺪ،ﺑﺮﻓﻲ ﻛﻪ ﺑﻨﺸ...

آدمک می دانم خسته شدیخسته از خنده پیوسته شدیگونه ات سرخ تظاه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط