"وجعلنا نومکم ثباتا" ↕
"وجعلنا نومکم ثباتا" ↕
و خواب شما را موجب آرامشتان قرار دادیم...#القران-الکریم ، سوره نبا، آیه ۹.
..........................................................................
☆در سال 1940 دانشمندان روسی تصمیم گرفتن تا اثرات محرومیت از خواب رو ازمایش کنند. اونا 5 نفر از افراد داوطلب را در داخل اتاقی زندانی کردند و با استفاده از یک گاز محرک ، مانع از به خواب رفتن انها میشدند.
با استفاده از مانیتور ، میکروفن و شیشه مشغول نظارت بر انها شدند. تنها یک ماه با استفاده از غذای خشک باید زنده میماندند.
برای 5 روز اتفاق خاصی نیوفتاد تنها بیماران احساسی تر شدند و راجب مشکلاتشون با بقیه صحبت میکردند . اما کم کم اوضاع بد شد.
بیماران دچار پارانویید شدند و دیگه با یکدیگر صحبت نمیکردند. فکر میکردند یکی از انها خیانت کار است و بخاطر او همچین جایی گیر افتاده اند.
کم کم تنها صدایی که داخل میکروفن ها می امد زمزمه های عجیب و غیر قابل فهم بود.
روز نهم یکی از مردها شروع به جیغ زدن کرد. اون مثل دیوانه ها میدوید و بالا پایین میپرید. بقیه هیچ اهمیتی به او نمیدادند.
دو نفر دیگه صفحات کتاب هایی که داخل اتاق بود رو جدا کردند و با مدفوع خود مخلوط کردند و به شیشه ی اتاق چسباندند . تا دیگر دانشمندان نتوانند انها را ببینند.
صدای جیغ متوقف شد . دانشمند ها نگران شده بودند . تنها یک دوربین نشان میداد که هنوز افراد زنده هستند. بعد از چند روز تصمیم گرفتند پیامی برای انها بفرستند : ما تصمیم گرفتیم در سلول را باز کرده تا میکروفن ها را تمیز کنیم ، از در فاصله بگیرید و روی زمین دراز بکشید یا اینکه به شما شلیک میشوند. همکاری شما با ما باعث میشود تا امروز ازاد شوید.
بعد از پخش این نوار ، تمامی افراد تو اتاق فریاد زدند ما دیگر نمیخواهیم ازاد باشیم
بلاخره دانشمندان با احتیاط بسیار وارد سلول شدند. چیزی که در پیش روی انها بود بسیار وحشتناک تر از اونی بود که انتظار داشتند.
اتاق غرق خون بود.غذاها دست نخورده باقی مونده بود. هر کدوم بخش هایی از بدن خودشون رو پاره کرده بودند و از خودشون تغذیه میکردند. در بعضی قسمت ها به استخوان خود رسیده بودند. همشون لاغر شده بودند.
دنده های بیماران به راحتی قابل مشاهده بود و روی زمین خیلی از قسمت های داخلی بدن و گوشت بیمارا دیده میشد. افراد ساکت بودند و خیلی بی تفاوت به کسایی که وارد اتاق شدند نگاه میکردند. تا اینکه گازی که باعث بیدار ماندن انها میشد رو قطع کردند اون موقع بود که وحشی شدند.
اونا به تمام کسایی که داخل سلول بودند حمله کردند. یکی از انها قلب نگهبان را با دست خالی از سینه ی او کشید بیرون . و 5 سرباز دیگر نیز با خشونت بسیاری در این حادثه در گذشتند.
بیماران بصورت شگفت اوری در برابر ارام بخش و هرگونه دارویی مقاومت پیدا کرده بودند . و همچنان مشغول دریدن بدن خود برای تغذیه بودند. حتی با بالا بردن دوز داروها هیچ اثری روی انها نداشت.
دوتا از بیماران بعد از مدت کوتاهی از شدت زخم های عمیق خود مردند
در نهایت سه بیمار باقی مانده را به اتاق جراحی بردند اونا همچنان در مقابل خوابیدن مقاومت میکردند و از دکتر خواهش میکردند تا بدن انها را پاره و جراحی کند. هر گونه عملی روی بدن انها بدون هیچ مسکنی انجام میشد.
یکی دیگر از انها بخاطر از دست دادن خون بسیار درگذشت. با بررسی جسد اون متوجه شدند 9 استخوان شکسته دارد که فشار خود فرد بر عضلاتش باعث شکستگی انها شده است.
فردی که زودتر از بقیه دیوانه شده بود و شروع به جیغ کشیدن کرده بود تمام تارهای صوتی خود را پاره کرده بود . هنگام جراحی وقتی چاقو روی بدنش حرکت میکرد لبخند میزد و وقتی دکتر کارش تمام شد عصبانی شد و ازش خواهش میکرد بریدن بدنش رو ادامه بده.
اخرین فردی که زنده مونده بود تنها یک چیزی رو فریاد میزد من باید بیدار بمونم.
دانشمندا تصمیم گرفتند دو بیمار زنده مانده را به سلول گاز برگردونند .قبل انتقال یکی از انها به خواب عمیق فرو رفت و در خواب در گذشت هرچند در ثانیه های قبل از مرگش علائم بهبودی در او دیده میشد.
فرد باقی مانده را به سلول انتقال دادند اما در راه انتقال به راحتی دو مامور انتقال را از پا در آورد و با اسلحه های انها به دانشمندان شلیک کرد ، در اخر یک محقق زنده ماند که بیمار روانی را محکم نگه داشت ، و توانست اسلحه را از او بگیرد
اسم این محقق در جایی ذکر نشده است........
🔺 پس کدامین یک از نعمت های پروردگار خود را تکذیب میکنید.🔴
و خواب شما را موجب آرامشتان قرار دادیم...#القران-الکریم ، سوره نبا، آیه ۹.
..........................................................................
☆در سال 1940 دانشمندان روسی تصمیم گرفتن تا اثرات محرومیت از خواب رو ازمایش کنند. اونا 5 نفر از افراد داوطلب را در داخل اتاقی زندانی کردند و با استفاده از یک گاز محرک ، مانع از به خواب رفتن انها میشدند.
با استفاده از مانیتور ، میکروفن و شیشه مشغول نظارت بر انها شدند. تنها یک ماه با استفاده از غذای خشک باید زنده میماندند.
برای 5 روز اتفاق خاصی نیوفتاد تنها بیماران احساسی تر شدند و راجب مشکلاتشون با بقیه صحبت میکردند . اما کم کم اوضاع بد شد.
بیماران دچار پارانویید شدند و دیگه با یکدیگر صحبت نمیکردند. فکر میکردند یکی از انها خیانت کار است و بخاطر او همچین جایی گیر افتاده اند.
کم کم تنها صدایی که داخل میکروفن ها می امد زمزمه های عجیب و غیر قابل فهم بود.
روز نهم یکی از مردها شروع به جیغ زدن کرد. اون مثل دیوانه ها میدوید و بالا پایین میپرید. بقیه هیچ اهمیتی به او نمیدادند.
دو نفر دیگه صفحات کتاب هایی که داخل اتاق بود رو جدا کردند و با مدفوع خود مخلوط کردند و به شیشه ی اتاق چسباندند . تا دیگر دانشمندان نتوانند انها را ببینند.
صدای جیغ متوقف شد . دانشمند ها نگران شده بودند . تنها یک دوربین نشان میداد که هنوز افراد زنده هستند. بعد از چند روز تصمیم گرفتند پیامی برای انها بفرستند : ما تصمیم گرفتیم در سلول را باز کرده تا میکروفن ها را تمیز کنیم ، از در فاصله بگیرید و روی زمین دراز بکشید یا اینکه به شما شلیک میشوند. همکاری شما با ما باعث میشود تا امروز ازاد شوید.
بعد از پخش این نوار ، تمامی افراد تو اتاق فریاد زدند ما دیگر نمیخواهیم ازاد باشیم
بلاخره دانشمندان با احتیاط بسیار وارد سلول شدند. چیزی که در پیش روی انها بود بسیار وحشتناک تر از اونی بود که انتظار داشتند.
اتاق غرق خون بود.غذاها دست نخورده باقی مونده بود. هر کدوم بخش هایی از بدن خودشون رو پاره کرده بودند و از خودشون تغذیه میکردند. در بعضی قسمت ها به استخوان خود رسیده بودند. همشون لاغر شده بودند.
دنده های بیماران به راحتی قابل مشاهده بود و روی زمین خیلی از قسمت های داخلی بدن و گوشت بیمارا دیده میشد. افراد ساکت بودند و خیلی بی تفاوت به کسایی که وارد اتاق شدند نگاه میکردند. تا اینکه گازی که باعث بیدار ماندن انها میشد رو قطع کردند اون موقع بود که وحشی شدند.
اونا به تمام کسایی که داخل سلول بودند حمله کردند. یکی از انها قلب نگهبان را با دست خالی از سینه ی او کشید بیرون . و 5 سرباز دیگر نیز با خشونت بسیاری در این حادثه در گذشتند.
بیماران بصورت شگفت اوری در برابر ارام بخش و هرگونه دارویی مقاومت پیدا کرده بودند . و همچنان مشغول دریدن بدن خود برای تغذیه بودند. حتی با بالا بردن دوز داروها هیچ اثری روی انها نداشت.
دوتا از بیماران بعد از مدت کوتاهی از شدت زخم های عمیق خود مردند
در نهایت سه بیمار باقی مانده را به اتاق جراحی بردند اونا همچنان در مقابل خوابیدن مقاومت میکردند و از دکتر خواهش میکردند تا بدن انها را پاره و جراحی کند. هر گونه عملی روی بدن انها بدون هیچ مسکنی انجام میشد.
یکی دیگر از انها بخاطر از دست دادن خون بسیار درگذشت. با بررسی جسد اون متوجه شدند 9 استخوان شکسته دارد که فشار خود فرد بر عضلاتش باعث شکستگی انها شده است.
فردی که زودتر از بقیه دیوانه شده بود و شروع به جیغ کشیدن کرده بود تمام تارهای صوتی خود را پاره کرده بود . هنگام جراحی وقتی چاقو روی بدنش حرکت میکرد لبخند میزد و وقتی دکتر کارش تمام شد عصبانی شد و ازش خواهش میکرد بریدن بدنش رو ادامه بده.
اخرین فردی که زنده مونده بود تنها یک چیزی رو فریاد میزد من باید بیدار بمونم.
دانشمندا تصمیم گرفتند دو بیمار زنده مانده را به سلول گاز برگردونند .قبل انتقال یکی از انها به خواب عمیق فرو رفت و در خواب در گذشت هرچند در ثانیه های قبل از مرگش علائم بهبودی در او دیده میشد.
فرد باقی مانده را به سلول انتقال دادند اما در راه انتقال به راحتی دو مامور انتقال را از پا در آورد و با اسلحه های انها به دانشمندان شلیک کرد ، در اخر یک محقق زنده ماند که بیمار روانی را محکم نگه داشت ، و توانست اسلحه را از او بگیرد
اسم این محقق در جایی ذکر نشده است........
🔺 پس کدامین یک از نعمت های پروردگار خود را تکذیب میکنید.🔴
۱۰.۱k
۲۹ بهمن ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.