گفم در

گفٺـم دڪٺـر
قلبـم ٺنـد ٺنـد میـزند
رنگـم مـے پرد
شرشر عرق میـریزم
و گـآهـے عجیـب
لڪنـٺ زبـآن میگیـرم . . .

گفـٺ :
بخـآطـر خـودٺ میگویـم،
از دور دوسٺـش دآشٺـہ بـآش . . .
همـآن درد بـے درمـآن اسـٺ.
دیدگاه ها (۶)

سلام...دیدم دارم خاطره میشم براتون گفتم ی دوتا پست بزارم بفه...

به آیینه نگاه میکنم …لبخند میزنم …لبخند نمیزند …

مردها وقتی عاشق میشوند ،به دنیا می آیند و زنهاعاشق که میشوند...

چمدان دست من و ترس ب چشمان کسی نیست چرااااا؟؟؟؟؟؟این غم انگی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط