میشود امشب برایت قصّه پردازی کنم؟
میشود امشب برایت قصّه پردازی کنم؟
ساعتی جَو گیر باشم باز جَو سازی کنم؟
میشود امشب بیایی تنگ در آغوش من؟
با کمان ِابروانت تیر اندازی کنم؟
میشود امشب فقط یک بوسه مهمانت شوم؟
چشمهایم را ببندم با لبت بازی کنم؟
میشود از باده ی لبهای خود جامی دهی
خویش را مست از شراب ِناب ِشیرازی کنم؟
میشود دستی کشم بر خرمن ِگیسوی تو؟
گاه بویی، گاه بوسی، گاه یک نازی کنم؟
میشود از گوشه ی چشمان ِزیبایت دمی
یک نظر بر من کنی، من نیز طنّازی کنم؟
میشود در آسمان ِآبی ِعشقت کنون
کفتر ِجَلدی شوم، با شوق پروازی کنم؟
ساعتی جَو گیر باشم باز جَو سازی کنم؟
میشود امشب بیایی تنگ در آغوش من؟
با کمان ِابروانت تیر اندازی کنم؟
میشود امشب فقط یک بوسه مهمانت شوم؟
چشمهایم را ببندم با لبت بازی کنم؟
میشود از باده ی لبهای خود جامی دهی
خویش را مست از شراب ِناب ِشیرازی کنم؟
میشود دستی کشم بر خرمن ِگیسوی تو؟
گاه بویی، گاه بوسی، گاه یک نازی کنم؟
میشود از گوشه ی چشمان ِزیبایت دمی
یک نظر بر من کنی، من نیز طنّازی کنم؟
میشود در آسمان ِآبی ِعشقت کنون
کفتر ِجَلدی شوم، با شوق پروازی کنم؟
۱.۳k
۱۵ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.