قسمت ۲ (اخر)
قسمت ۲ (اخر)
دختر
ترسیده و لرزون فرو میره تو صندلی ماشین ...
پسره سوار میشه ... تا بیمارستان جفتشون گریه میکنن
-من نمیخوام بمیرمم
+ خیلی احمقی منمم نمیخوام بمیری واس چی خوردیششش ... فقط اگه دو دقیقه صبر میکردی ... من دلم نمیومد اذیتت کنم
پا رو گاااز
هق هق دختر
سرفش دستش جلو صورتش
و دستاش خونی
پسر تند تر میره ..
بیمارستان
خون اشک ترس..
جواب منفی دکترا به شستشو معده
×شرمندم برید باهاش خدافظی کنید وقت زیادی نداره قرص برنج اثرشو گذاشته ...
پسر تکیه به دیوار و سرشو فشار میده ...
دختر رو تخت
لباساش خونی
پسر میره تو اتاق
+عشقم؟
-جونم
جفتشون میزنن زیر گریه ..
پسره میره بغلش میکنه .. جعبه انگشتر و ازش میگیره
+عشقم من چجوری میتونستم ترکت کنم اخه .. مگه تو زندگیم نبودی مگه بهت نگفتم من بهت دروغ نمیگم مگه نگفتم یه روز میشی خانومم خانوم خونم مامان بچه هام ... مگه تو نگفتی فقط منو میخوای مگه نگفتم بدون تو نمیتونم
دختر و بلند میکنه و میزاره رو پاهاش
دختر همین جوری که اشکاش میریخته سرشو به سینه پسره تکیه میده ...
چنتا سرفه و لباس پسره خونی میشه
پسره سفت فشارش میده
در جعبه رو باز میکنه با گریه میگه ...
دختره کم کم بیحال میشه و رنگش سفیییید ...
+خانوم خونم میشی ؟ با من ازدواج میکنی؟
-بله
گریه جفتشون
چنتا سرفه و خون زیاد ...
خون از بینی دختر سرازیر میشه ...
پسره انگشترو دست دختر میکنه ...
دختر درش میاره و پسش میده
- من منننن ... ت ت تووو باااید زز زندگیتو بککنی بدوون من !!
ببخشید که اینجوری شد تقصیر من بود
+نه تقصیر من بود گلم ...
گریهه و بغض که راه نفس جفتشونو سد کرده..
-نه تتو بایید دیهه منو فرامووشش کنییی...
+ نه نمیتونم
-دوست دارم
+منم دوست دارم
چشای دختر میره و شل میشه ...
و اخرین نفسش از دهنش میاد بیرون...
+زندگیم؟؟؟
+اییی خدااا
جسد دخترو سفت بغل میکنه و گریه میکنه ...
پرستا را و دکترا که این صحنه ها رو دیده بودن سعی میکنن پسره رو اروم کنن تا اجازه بده جسد دختره رو ببرن سرد خونه ..
پسره اجازه نمیده و از اتاق بیرونشون میکنه
انگشترو دوباره دست دختره میکنه!
+تو همیشه زندگیه من میمونی...
• هیچ وقت با رفتنتون کسی رو امتحان نکنین😔
• شاید وقتی اومدین اون دیگه نباشه
دختر
ترسیده و لرزون فرو میره تو صندلی ماشین ...
پسره سوار میشه ... تا بیمارستان جفتشون گریه میکنن
-من نمیخوام بمیرمم
+ خیلی احمقی منمم نمیخوام بمیری واس چی خوردیششش ... فقط اگه دو دقیقه صبر میکردی ... من دلم نمیومد اذیتت کنم
پا رو گاااز
هق هق دختر
سرفش دستش جلو صورتش
و دستاش خونی
پسر تند تر میره ..
بیمارستان
خون اشک ترس..
جواب منفی دکترا به شستشو معده
×شرمندم برید باهاش خدافظی کنید وقت زیادی نداره قرص برنج اثرشو گذاشته ...
پسر تکیه به دیوار و سرشو فشار میده ...
دختر رو تخت
لباساش خونی
پسر میره تو اتاق
+عشقم؟
-جونم
جفتشون میزنن زیر گریه ..
پسره میره بغلش میکنه .. جعبه انگشتر و ازش میگیره
+عشقم من چجوری میتونستم ترکت کنم اخه .. مگه تو زندگیم نبودی مگه بهت نگفتم من بهت دروغ نمیگم مگه نگفتم یه روز میشی خانومم خانوم خونم مامان بچه هام ... مگه تو نگفتی فقط منو میخوای مگه نگفتم بدون تو نمیتونم
دختر و بلند میکنه و میزاره رو پاهاش
دختر همین جوری که اشکاش میریخته سرشو به سینه پسره تکیه میده ...
چنتا سرفه و لباس پسره خونی میشه
پسره سفت فشارش میده
در جعبه رو باز میکنه با گریه میگه ...
دختره کم کم بیحال میشه و رنگش سفیییید ...
+خانوم خونم میشی ؟ با من ازدواج میکنی؟
-بله
گریه جفتشون
چنتا سرفه و خون زیاد ...
خون از بینی دختر سرازیر میشه ...
پسره انگشترو دست دختر میکنه ...
دختر درش میاره و پسش میده
- من منننن ... ت ت تووو باااید زز زندگیتو بککنی بدوون من !!
ببخشید که اینجوری شد تقصیر من بود
+نه تقصیر من بود گلم ...
گریهه و بغض که راه نفس جفتشونو سد کرده..
-نه تتو بایید دیهه منو فرامووشش کنییی...
+ نه نمیتونم
-دوست دارم
+منم دوست دارم
چشای دختر میره و شل میشه ...
و اخرین نفسش از دهنش میاد بیرون...
+زندگیم؟؟؟
+اییی خدااا
جسد دخترو سفت بغل میکنه و گریه میکنه ...
پرستا را و دکترا که این صحنه ها رو دیده بودن سعی میکنن پسره رو اروم کنن تا اجازه بده جسد دختره رو ببرن سرد خونه ..
پسره اجازه نمیده و از اتاق بیرونشون میکنه
انگشترو دوباره دست دختره میکنه!
+تو همیشه زندگیه من میمونی...
• هیچ وقت با رفتنتون کسی رو امتحان نکنین😔
• شاید وقتی اومدین اون دیگه نباشه
۱۷.۷k
۲۸ آذر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.