شیخ تو مسجد گفتبهترین سالهای عمرم را در آغوش زنی گذران

☆☆شیخ تو مسجد گفت:بهترین سالهای عمرم را در آغوش زنی گذراندم که همسرم نبود!!!همه تعجب کردند و پچ پچ. .شیخ ادامه داد. ..در آغوش مادرم تربیت شدم!!!همه صلوات فرستادند و توی چشم خیلیا اشک جمع شد. ..یکی از آقایون همون شب رفت خونه گفت:عیال!!!میدونی من بهترین سالهای عمرمو توی آغوش زنی گذروندم که همسرم نبود!!!زن گفت:الان چه زری زدی تووو؟!!و مرد قبل از اینکه حرفشو کامل کنه از هوش رفت!!!و هنوز بخاطر قابلمه ای که تو سرش خورده به هوش نیومده. ..!!! (^__^)☆☆
دیدگاه ها (۳)

..

صبحی که بی حسین آغاز شود،همان بهتر که نشود....یارَبَّ الحُسَ...

روزگــــار راضیـــــم ازت ....یــه بچـــه کارتــــون میبیـــ...

چندی است که در گوش جهان این خبر افتادتوهین شده بر هادی و رنگ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط