بسم الله الرحمن الرحیم

بسم الله الرحمن الرحیم

سال‌ها دل طلب جام جم از ما می‌کرد

وآنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد

گوهری کز صدف کون و مکان بیرون است
طلب از گمشدگان لب دریا می‌کرد

مشکل خویش بر پیر مغان بردم دوش

کو به تأیید نظر حل معما می‌کرد

دیدمش خرم و خندان قدح باده به دست

و اندر آن آینه صد گونه تماشا می‌کرد

گفتم این جام جهان‌بین به تو کی داد حکیم؟

گفت آن روز که این گنبد مینا می‌کرد

بیدلی در همه احوال خدا با او بود

او نمی‌دیدش و از دور خدا را می‌کرد

این همه شعبده خویش که می‌کرد این جا
سامری پیش عصا و ید بیضا می‌کرد

گفت آن یار کز او گشت سر دار بلند

جرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد

فیض روح القدس ار باز مدد فرماید

دیگران هم بکنند آنچه مسیحا می‌کرد

گفتمش سلسله زلف بتان از پی چیست

گفت حافظ گله‌ای از دل شیدا می‌کرد

#مهران_فرهادی
دیدگاه ها (۸)

بسم الله الرحمن الرحیمتو همانی که دلم لک زده لبخندش رااو که ...

بسم الله الرحمن الرحیمعطسه‌های عافیت را ارج ننهادیم،پسبوسه‌ی...

بسم الله الرحمن الرحیمهمان به که نیکی بود یادگار..#مهران_فره...

بسم الله الرحمن الرحیم..#مهران_فرهادی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط