مدح حضرت ابوتراب
#مدح_حضرت_ابوتراب
***
مستی به سر از حد نصاب افتاده
در بحر نجف مگر شراب افتاده ؟
***
آباد شود دین و دل و دنیایش
در صحن تو هر کس که خراب افتاده
***
چون خوشه ی انگور دلم دور ضریح
در پای شما به پیچ و تاب افتاده
***
ماندم بمکم ضریح یا بوسه زنم
حقی بده آخر لبم آب افتاده
***
گرم است و منم سخت به گرمی حساس
از بوسه زبان به التهاب افتاده
***
تقسیم کننده ی بهشتی آخر
در راه نجف اگر شتاب افتاده
***
خورشید اگر چه بر شما می تابد
در سایه ی گنبد آفتاب افتاده
***
در دجله و در فرات دقت کردم
از لعل لب تو انشعاب افتاده
***
مجنون شده عالم و فقیه و دانا
از رونق اگر درس و کتاب افتاده
***
از عرش سراسیمه رسیده جبریل
دنبال نگاه آن جناب افتاده
***
بر روی لبم گفتن یک بار علی
ماندم چقدر اجر و ثواب افتاده
***
آنقدر بدانم ملکی تا محشر
در دفتر خود به احتساب افتاده
***
در دل سر سجاده برای قبله
آنقدر سوال بی جواب افتاده
***
خوشبو شده هر کس به تو ره می یابد
انگار که در حوض گلاب افتاده
***
نازل شود از گوشه ی چشمت باران
در سجده به چشم تو سحاب افتاده
***
در کار فلک شما فقط فرمان ده
جبریل به عزل و انتصاب افتاده
***
بر منکر مولا برسانید همه
بی عشق علی به منجلاب افتاده
***
دور قمری دور سرت ماه زند
هر شب به شب موی تو خواب افتاده
***
بر روی زمین روی مرا نندازی
وقتی که قدم سمت حساب افتاده
***
گفتند سر از خاک همه بردارند
حتما که ز روی تو نقاب افتاده
***
ابیات غزل تمام لبریز می اند
این بیت ولی در می ناب افتاده
***
خوشبخت دلی که در تمام اوقات
زیر قدم ابوتراب افتاده ...
***
#سید_حجت_بحرالعلومی
☆ مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ ، فَهذا عَلِیٌّ مَوْلاه
***
مستی به سر از حد نصاب افتاده
در بحر نجف مگر شراب افتاده ؟
***
آباد شود دین و دل و دنیایش
در صحن تو هر کس که خراب افتاده
***
چون خوشه ی انگور دلم دور ضریح
در پای شما به پیچ و تاب افتاده
***
ماندم بمکم ضریح یا بوسه زنم
حقی بده آخر لبم آب افتاده
***
گرم است و منم سخت به گرمی حساس
از بوسه زبان به التهاب افتاده
***
تقسیم کننده ی بهشتی آخر
در راه نجف اگر شتاب افتاده
***
خورشید اگر چه بر شما می تابد
در سایه ی گنبد آفتاب افتاده
***
در دجله و در فرات دقت کردم
از لعل لب تو انشعاب افتاده
***
مجنون شده عالم و فقیه و دانا
از رونق اگر درس و کتاب افتاده
***
از عرش سراسیمه رسیده جبریل
دنبال نگاه آن جناب افتاده
***
بر روی لبم گفتن یک بار علی
ماندم چقدر اجر و ثواب افتاده
***
آنقدر بدانم ملکی تا محشر
در دفتر خود به احتساب افتاده
***
در دل سر سجاده برای قبله
آنقدر سوال بی جواب افتاده
***
خوشبو شده هر کس به تو ره می یابد
انگار که در حوض گلاب افتاده
***
نازل شود از گوشه ی چشمت باران
در سجده به چشم تو سحاب افتاده
***
در کار فلک شما فقط فرمان ده
جبریل به عزل و انتصاب افتاده
***
بر منکر مولا برسانید همه
بی عشق علی به منجلاب افتاده
***
دور قمری دور سرت ماه زند
هر شب به شب موی تو خواب افتاده
***
بر روی زمین روی مرا نندازی
وقتی که قدم سمت حساب افتاده
***
گفتند سر از خاک همه بردارند
حتما که ز روی تو نقاب افتاده
***
ابیات غزل تمام لبریز می اند
این بیت ولی در می ناب افتاده
***
خوشبخت دلی که در تمام اوقات
زیر قدم ابوتراب افتاده ...
***
#سید_حجت_بحرالعلومی
☆ مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ ، فَهذا عَلِیٌّ مَوْلاه
۳.۰k
۱۷ شهریور ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.