درنیست
درنیست
راه نیست
نه روز و نه آفتاب
ما بیرون زمان ایستاده ایم
با دشنه ی تلخی در گرده هایمان
هیچکس با هیچکس سخن نمیگوید
که خاموشی به هزار زبان در سخن است
در مردگان خویش نظر می بندیم با طرح خنده ای
و نوبت خودرا انتظار میکشیم
بی هیچ خنده ای ...
.
#احمد_شاملو
#دنیای_بی_رحم
راه نیست
نه روز و نه آفتاب
ما بیرون زمان ایستاده ایم
با دشنه ی تلخی در گرده هایمان
هیچکس با هیچکس سخن نمیگوید
که خاموشی به هزار زبان در سخن است
در مردگان خویش نظر می بندیم با طرح خنده ای
و نوبت خودرا انتظار میکشیم
بی هیچ خنده ای ...
.
#احمد_شاملو
#دنیای_بی_رحم
۱.۱k
۰۸ شهریور ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.