نسبت اسلام ، ملی گرایی و عرب زدگی- پروفسور غلامحسین دینان
نسبت اسلام ، ملی گرایی و عرب زدگی- پروفسور غلامحسین دینانی
...
دکتر دینانی اگر چه در رسانه های رسمی بسیار حاضر می شود اما از راحت انتقاد کردن هراسی
ندارد.
مخاطب انتقادهای صریح او دینداران و
مسلمانانی هستند که به قول او ، به اسلام عربی تحت سیطره فرهنگ عرب ایمان دارند نه به اسلام آسمانی ، محمدی و علوی. او در جای جای این گفت وگو تاکید دارد که دوگونه اسلام از آغاز رسالت پیامبر تا امروز که به نام اسلام طالبانی رائج است، وجود داشته و دارد. مدافعان و بزرگ شده های فرهنگ عربی با هرچه به نام فرهنگ ایرانی است سازگاری ندارند و با هرچه به نام ملیت است، مخالفت می کنند. ریشه ها و علل این مساله را با او بررسی کرده ایم.
بخشی از گفت وگوی ما را با این استاد برجسته فلسفه می خوانید
*****************
بحث ما درباره نوروز و آیین های نوروزی است که از سوی برخی به نام اسلام با آن مخالفت های می شود؟
اینها از دو رویکرد به اسلام و تفکرات اسلامی ناشی می شود. بعضی ها فکر می کنند هر چه ملی است اینها را ایرانی ها ساخته اند. این مسئله است. ما قبل از اسلام خیلی چیزها داشتیم. برخی می خواهند بگویند نیست. واقعیت است که در این مملکت بعضی از نوروز خیلی خوششان نمی آید. حرف و کلامشان نفوذ هم دارد. پس می گویند قبل از اسلام هر چه بوده کفر بوده و چرا می خواهید کفر را زنده کنید؟ بعضی ها فقط خوانده اند " ضرب زید عمرا" یعنی فقط عربی خوانده اند و محب عرب می شوند. اینها اساسا با ادبیات و فرهنگ پارسی آشنا نیستند. با فرهنگ ایرانی آشنا نیستند.
می دانید تحت فرهنگ عربی درمی آیند. ذهنیتشان می شود عربی . نه اسلامی . این عربی شدن با اسلامی شدن دو چیز است. بعضی ها زندگی شان، فکرشان، فرهنگشان و همه خمیرمایه شان عربی شده. نه اسلام محمدی. اسلام محمدی با اسلام عربی فرق دارد. حضرت محمد هم معجزه اش این است که از بین همین عرب های سوسمار خور، اسلام انسان ساز آسمانی را جا انداخت و گرنه معجزه نداشته است. ما به آسمانی بودن حضرت باور داریم.
وهابیت و اسلام القاعده مال همین عرب هاست . این فرهنگ عربی است. نه اسلام آسمانی. در طول این 14 قرن یک متفکر و فیلسوف عرب برای من پیدا کنید. اینها خلفای شان هم عربی بوده اند. فرق خلفا با علی این بود که اسلام علی، اسلام محمدی و اسلام آسمانی بود. نه عربی. من صریح می گویم که به حضرت علی ارادت دارم. نه به این عرب ها. چرا. چون علی یک انسان آسمانی است.
من ناسیونالیست نیستم اما به اسلام عربی هم مخالفم. می گویند چرا این طور می گویی؟ من نمی گویم. تاریخ و اندیشه انسان این را می گوید. بله که به علی ارادت دارم. این علی و فرهنگ اهل بیت است که با فرهنگ ایرانی و با همه فرهنگ های جهان تعامل و تفاهم دارد. والا مطمئن باشید اسلام عربی با هیچ فرهنگی کنار نمی آید. اسلام طالبانی با هیچ فرهنگی کنار نمی آید. امروز خطری که ما را تهدید می کند همین است.
اسلام علی را با اسلام عربی اشتباه بگیریم. اسلام عربی نه با نوروز بلکه با هیچ بخشی از فرهنگ ایرانی ما سازگار نیست. اینجاست که من به اینها که با نوروز و فرهنگ ایرانی مخالفت می کنند می گویم ببینید آدم از اول هر چه یاد می گیرد، به آن عشق می ورزد. برخی از این علمای ما که با نوروز مخالفت می کنند به این دلیل است که اینها فرهنگشان عربی شده. از اول عربی می خوانند و عربی فکر می کنند. فکر نمی کنند که قرآن آسمانی است حالا به زبان عربی هست، خب باشد. آسمانی بودن با عربی بودن دو تاست.
توجه فیلسوفان مسلمان ما به بن مایه های فرهنگ ایرانی چگونه بوده است؟
فیلسوفان ما همه به فرهنگ ایرانی توجه داشته اند. حالا ملاصدرا کمتر توجه داشته. خیام و دیگران، بیشتر. مثلا ببینید خیام منجم ایرانی بوده و تقویم جلالی را او تنظیم کرده است. خیام هیئت دان و ریاضی دان بی نظیری بوده که الان اسمش در ناسا هست.
اما در راس همه آنها ابن سینا قرار دارد که رساله نور را نوشته.
برای اینکه نور اصلا اولین بار در ایران مطرح شده است. قرآن هم خدا را نور معرفی کرده است. کلمه واجب والوجود و این دست کلمات یونانی است. اولین بار حضرت زرتشت، نور را مطرح کرده در عالم و اینها فکر می کنند که او مشرک بوده است. خیلی ها زرتشت را مشرک میدانند در حالی در حالی که اصلا مشرک نبوده و اولین موحد ایرانی پیش از همه اینهاست. خود ابن سینا هم از همه آیات قرآن آیه نور را تفسیر کرده است.
غزالی هم کتابی دارد به نام مشکاه الانوار. غزالی با اینکه متکلم و اشعری است و در بغداد تحصیل کرده اما این کتاب را درباره ایران نوشته که خیلی کتاب مهمی است. سهروردی که اصلا خودش را محیی و احیا کننده حکمت خسروانی می داند و بعد هم خود را تابع ابن سینا می داند. از طرفی ابن سینا مشایی
...
دکتر دینانی اگر چه در رسانه های رسمی بسیار حاضر می شود اما از راحت انتقاد کردن هراسی
ندارد.
مخاطب انتقادهای صریح او دینداران و
مسلمانانی هستند که به قول او ، به اسلام عربی تحت سیطره فرهنگ عرب ایمان دارند نه به اسلام آسمانی ، محمدی و علوی. او در جای جای این گفت وگو تاکید دارد که دوگونه اسلام از آغاز رسالت پیامبر تا امروز که به نام اسلام طالبانی رائج است، وجود داشته و دارد. مدافعان و بزرگ شده های فرهنگ عربی با هرچه به نام فرهنگ ایرانی است سازگاری ندارند و با هرچه به نام ملیت است، مخالفت می کنند. ریشه ها و علل این مساله را با او بررسی کرده ایم.
بخشی از گفت وگوی ما را با این استاد برجسته فلسفه می خوانید
*****************
بحث ما درباره نوروز و آیین های نوروزی است که از سوی برخی به نام اسلام با آن مخالفت های می شود؟
اینها از دو رویکرد به اسلام و تفکرات اسلامی ناشی می شود. بعضی ها فکر می کنند هر چه ملی است اینها را ایرانی ها ساخته اند. این مسئله است. ما قبل از اسلام خیلی چیزها داشتیم. برخی می خواهند بگویند نیست. واقعیت است که در این مملکت بعضی از نوروز خیلی خوششان نمی آید. حرف و کلامشان نفوذ هم دارد. پس می گویند قبل از اسلام هر چه بوده کفر بوده و چرا می خواهید کفر را زنده کنید؟ بعضی ها فقط خوانده اند " ضرب زید عمرا" یعنی فقط عربی خوانده اند و محب عرب می شوند. اینها اساسا با ادبیات و فرهنگ پارسی آشنا نیستند. با فرهنگ ایرانی آشنا نیستند.
می دانید تحت فرهنگ عربی درمی آیند. ذهنیتشان می شود عربی . نه اسلامی . این عربی شدن با اسلامی شدن دو چیز است. بعضی ها زندگی شان، فکرشان، فرهنگشان و همه خمیرمایه شان عربی شده. نه اسلام محمدی. اسلام محمدی با اسلام عربی فرق دارد. حضرت محمد هم معجزه اش این است که از بین همین عرب های سوسمار خور، اسلام انسان ساز آسمانی را جا انداخت و گرنه معجزه نداشته است. ما به آسمانی بودن حضرت باور داریم.
وهابیت و اسلام القاعده مال همین عرب هاست . این فرهنگ عربی است. نه اسلام آسمانی. در طول این 14 قرن یک متفکر و فیلسوف عرب برای من پیدا کنید. اینها خلفای شان هم عربی بوده اند. فرق خلفا با علی این بود که اسلام علی، اسلام محمدی و اسلام آسمانی بود. نه عربی. من صریح می گویم که به حضرت علی ارادت دارم. نه به این عرب ها. چرا. چون علی یک انسان آسمانی است.
من ناسیونالیست نیستم اما به اسلام عربی هم مخالفم. می گویند چرا این طور می گویی؟ من نمی گویم. تاریخ و اندیشه انسان این را می گوید. بله که به علی ارادت دارم. این علی و فرهنگ اهل بیت است که با فرهنگ ایرانی و با همه فرهنگ های جهان تعامل و تفاهم دارد. والا مطمئن باشید اسلام عربی با هیچ فرهنگی کنار نمی آید. اسلام طالبانی با هیچ فرهنگی کنار نمی آید. امروز خطری که ما را تهدید می کند همین است.
اسلام علی را با اسلام عربی اشتباه بگیریم. اسلام عربی نه با نوروز بلکه با هیچ بخشی از فرهنگ ایرانی ما سازگار نیست. اینجاست که من به اینها که با نوروز و فرهنگ ایرانی مخالفت می کنند می گویم ببینید آدم از اول هر چه یاد می گیرد، به آن عشق می ورزد. برخی از این علمای ما که با نوروز مخالفت می کنند به این دلیل است که اینها فرهنگشان عربی شده. از اول عربی می خوانند و عربی فکر می کنند. فکر نمی کنند که قرآن آسمانی است حالا به زبان عربی هست، خب باشد. آسمانی بودن با عربی بودن دو تاست.
توجه فیلسوفان مسلمان ما به بن مایه های فرهنگ ایرانی چگونه بوده است؟
فیلسوفان ما همه به فرهنگ ایرانی توجه داشته اند. حالا ملاصدرا کمتر توجه داشته. خیام و دیگران، بیشتر. مثلا ببینید خیام منجم ایرانی بوده و تقویم جلالی را او تنظیم کرده است. خیام هیئت دان و ریاضی دان بی نظیری بوده که الان اسمش در ناسا هست.
اما در راس همه آنها ابن سینا قرار دارد که رساله نور را نوشته.
برای اینکه نور اصلا اولین بار در ایران مطرح شده است. قرآن هم خدا را نور معرفی کرده است. کلمه واجب والوجود و این دست کلمات یونانی است. اولین بار حضرت زرتشت، نور را مطرح کرده در عالم و اینها فکر می کنند که او مشرک بوده است. خیلی ها زرتشت را مشرک میدانند در حالی در حالی که اصلا مشرک نبوده و اولین موحد ایرانی پیش از همه اینهاست. خود ابن سینا هم از همه آیات قرآن آیه نور را تفسیر کرده است.
غزالی هم کتابی دارد به نام مشکاه الانوار. غزالی با اینکه متکلم و اشعری است و در بغداد تحصیل کرده اما این کتاب را درباره ایران نوشته که خیلی کتاب مهمی است. سهروردی که اصلا خودش را محیی و احیا کننده حکمت خسروانی می داند و بعد هم خود را تابع ابن سینا می داند. از طرفی ابن سینا مشایی
۱۳.۸k
۲۱ خرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.