آقا سلام روضه مادر شروع شد

آقا سلام، روضه مادر شروع شد
آقا سلام، روضه مادر شروع شد
باران اشک های مکرر شروع شد
آقا اجازه هست بخوانم برایتان
این اتفاق از دم یک در شروع شد
تا ریشه های چادر خاکی مادرت
آتش گرفت،روضه معجر شروع شد
فریادهای مادر پهلو شکسته ات
تا شد فشار در دو برابر شروع شد
این ماجرا رسید به آنجا که نیمه شب
بی اختیار گریه حیدر شروع شد
وقتی رسید قصه به اینجای شعر من
ایام خانه داری دختر شروع شد .....
دختر رسیدتا خودآن لحظه ای که ظهر
یک ماجرا به قافیه سر شروع شد
دیدگاه ها (۲)

تقدیم به هر کس که داره این پست رو میخونه:الهی غصه تو قلبت بم...

واقعا چی باید گفت ....

ﻓﻮﺭﯼ !! ___________________ ﻓﻮﺭﯼ !!" ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺣﺎﺝ ﻗﺎﺳﻢ ﺳﻠﯿﻤﺎﻧﯽ ...

اگرهمه چیزبامذاکره حل می شد، فاطمه (س) سیلی نمی خورد...اگرهم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط