خدا قلم زد و شب را ادامه دار کشید

خدا قلم زد و شب را ادامه دار کشید
مرا مسافرِ شب های انتظار کشید

تو را شکفته و مغرور و سنگدل ، اما
مرا شکسته و بی تاب و بی قرار کشید

تو را کنارِ سحرگاهِ شاد پیروزی
مرا حوالیِ اندوهِ بی شمار کشید

میان خنده و غم جنگ شد ، دریغا غم !
به خنده چیره شد و دورِ من حصار کشید

غمی که بر سرم آمد از آشنایان است
همان غمی ست که هر لحظه شهریار کشید

« کجا رواست که از دستِ دوست هم بکشد
کسی که این همه از دستِ روزگار کشید »💜
دیدگاه ها (۰)

تلویزیون دهه هشتاد با مدیریت ضرغامیپسرفت چشم گیر را امروز می...

شهید مطهری می‌گوید من از قم فرار کردم!/امام محصول حوزه علمیه...

🔴 رهبر انقلاب، هم‌اکنون در حرم مطهر امام خمینی: چرا دخالت می...

رهبر انقلاب، هم‌اکنون در حرم مطهر امام خمینی:🖤  غنی‌سازی اور...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط