قضاوت تاریخ چه بی پرواست !!
قضاوت تاریخ چه بیپرواست !!
و مکروا و مکرالله والله خیر الماکرین
آقایان دولتی...
روزگاری تاریخ قضاوت خواهد کرد و قضاوت تاریخ صریح و برنده و بیرحم خواهد بود !
روزگاری تاریخ به آیندگان خواهد گفت که بر سر حیثیت و شرف و کیان این ملک چه آمده است؟
چهها فروختند؟ و به چه قیمتی؟ و چه خریدند؟ و به چه قیمتی؟
روزگاری تاریخ قضاوت خواهد کرد : هم رئیسجمهور و گروه وزارت خارجه را، هم مجلس و رئیس آن را و هم نبویان و رسایی و کوچک زاده را و هم پزشکیان و بروجردی و ابوترابی را
همانطور که امروز قضاوت میکند ابراهیمخان کلانتر را، امیرکبیر را، فروغی را، مدرس را و بنیصدر را و ... آن روز تکلیف سربلند و سر افکنده معلوم میشود !
آقایان وکیل و وزیر و سردار و دکتر
اول میخواستم شعر بنویسم و فریادم را در لفاف لطافت بپوشانم اما دیدم دیگر سلاح سرد سخن کارساز نیست و باید خطبه خواند !
خطبهای آتشین و صریح از روی سرمشق ذوالفقاری خطبههای صاحب نهجالبلاغه ...
خطبهای از جنس شقشقیه و ضربت روز خندق !
خطبهای که بتواند به محضر مدافعان سینه شکسته ولایت عرضه شود و صله بگیرد ...
پس بشنوید :
باری تاریخ قضاوتتان خواهد کرد، همان گونه که امروز قضاوت میکند یاران حسن ابن علی صلواتالله علیه را و یاران حسین ابن علی صلواتالله علیه را ...
تاریخ خواهد گفت که در یک بازه زمانی قرین به هم، کسانی بودند که آرام و بیصدا و از درون و بیرون با مین منور سوختند و استخوان شان خاکستر شد تا مبادا اسرار عملیاتی انقلاب اسلامی فاش بشود و خون بسیجیهای روحالله به زمین بریزد، همت های بلندی بودند که حرف های درشت و ناسزا را به جان خریدند و مظلومانه پای خیبر طلائیه سر دادند، اما دل به ترس از دشمن و انفعال هرگز !!
پاکان مهدوی و عاشورایی بودند که در شب بدر خمینی بتشکن دجله را دیوانه شیدایی خود کردند؛ هم خون دادند و هم سوختند و هم غرق شدند تا هنوز که هنوز است صدای گریههای دجله برای یافتن شان شنیدنی بماند ...
و مبادا که بنویسد کسانی هم آمدند که
اضاعواالصلواهًْ و اتبعوا...
کسانی که درست در شب پایان محاصره و مقاومت، مختار را و حرکت شیعه را شکستند و به عافیتطلبی خود فروختند، مبادا که بگوید در محاصره تحلیلهای رنگارنگ سیاسی و غفلت فراگیر عصر تغافل عاشورا و صفآرایی سگ های ابن سعد را فراموش کردند.
هیهات که تاریخ چه تلخ و ویرانگر است و چه بیپروا پرده از همه رنگها برمیاندازد.
هرچند که قضاوت حضرت الله بالاتر از تاریخ و همه ماسوی است و پیشگاه عدالت حضرتش محکمه سختی است که در آن هیچ رندی و بالا و پایین پریدنی جواب نخواهد داد آنگاه که زبان و قلب و فکر و همه جوارحمان بر علیهمان شهادت خواهند داد .
.
اقترب للناس حسابهم و هم فی غفلهًْ معرضون
و مکروا و مکرالله والله خیر الماکرین
آقایان دولتی...
روزگاری تاریخ قضاوت خواهد کرد و قضاوت تاریخ صریح و برنده و بیرحم خواهد بود !
روزگاری تاریخ به آیندگان خواهد گفت که بر سر حیثیت و شرف و کیان این ملک چه آمده است؟
چهها فروختند؟ و به چه قیمتی؟ و چه خریدند؟ و به چه قیمتی؟
روزگاری تاریخ قضاوت خواهد کرد : هم رئیسجمهور و گروه وزارت خارجه را، هم مجلس و رئیس آن را و هم نبویان و رسایی و کوچک زاده را و هم پزشکیان و بروجردی و ابوترابی را
همانطور که امروز قضاوت میکند ابراهیمخان کلانتر را، امیرکبیر را، فروغی را، مدرس را و بنیصدر را و ... آن روز تکلیف سربلند و سر افکنده معلوم میشود !
آقایان وکیل و وزیر و سردار و دکتر
اول میخواستم شعر بنویسم و فریادم را در لفاف لطافت بپوشانم اما دیدم دیگر سلاح سرد سخن کارساز نیست و باید خطبه خواند !
خطبهای آتشین و صریح از روی سرمشق ذوالفقاری خطبههای صاحب نهجالبلاغه ...
خطبهای از جنس شقشقیه و ضربت روز خندق !
خطبهای که بتواند به محضر مدافعان سینه شکسته ولایت عرضه شود و صله بگیرد ...
پس بشنوید :
باری تاریخ قضاوتتان خواهد کرد، همان گونه که امروز قضاوت میکند یاران حسن ابن علی صلواتالله علیه را و یاران حسین ابن علی صلواتالله علیه را ...
تاریخ خواهد گفت که در یک بازه زمانی قرین به هم، کسانی بودند که آرام و بیصدا و از درون و بیرون با مین منور سوختند و استخوان شان خاکستر شد تا مبادا اسرار عملیاتی انقلاب اسلامی فاش بشود و خون بسیجیهای روحالله به زمین بریزد، همت های بلندی بودند که حرف های درشت و ناسزا را به جان خریدند و مظلومانه پای خیبر طلائیه سر دادند، اما دل به ترس از دشمن و انفعال هرگز !!
پاکان مهدوی و عاشورایی بودند که در شب بدر خمینی بتشکن دجله را دیوانه شیدایی خود کردند؛ هم خون دادند و هم سوختند و هم غرق شدند تا هنوز که هنوز است صدای گریههای دجله برای یافتن شان شنیدنی بماند ...
و مبادا که بنویسد کسانی هم آمدند که
اضاعواالصلواهًْ و اتبعوا...
کسانی که درست در شب پایان محاصره و مقاومت، مختار را و حرکت شیعه را شکستند و به عافیتطلبی خود فروختند، مبادا که بگوید در محاصره تحلیلهای رنگارنگ سیاسی و غفلت فراگیر عصر تغافل عاشورا و صفآرایی سگ های ابن سعد را فراموش کردند.
هیهات که تاریخ چه تلخ و ویرانگر است و چه بیپروا پرده از همه رنگها برمیاندازد.
هرچند که قضاوت حضرت الله بالاتر از تاریخ و همه ماسوی است و پیشگاه عدالت حضرتش محکمه سختی است که در آن هیچ رندی و بالا و پایین پریدنی جواب نخواهد داد آنگاه که زبان و قلب و فکر و همه جوارحمان بر علیهمان شهادت خواهند داد .
.
اقترب للناس حسابهم و هم فی غفلهًْ معرضون
۷۴۹
۱۹ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.