گذر عمر عجب زود می گذرد
جذّابيّتهاى ظاهرى گوناگون زندگى مادّى و لذّتهاى مختلف جسمانى و نفسانى دنيوى، گروهى از انسانها را چنان جذب و غرق خود كرده است كه بىوقفه و بىامان، تمام فرصت عمر خود را در مسابقهى برخوردارى و لذّت بردن از جنبههاى ناپايدار دنيوى صرف مىكنند و مهلتى براى انديشيدن به سؤالهاى بنيادين و حياتى فوق براى آنها باقى نمىماند.
همهى زمان و توان اين افراد در دور باطل و تكرار پوچ زندگى حيوانى و شيطانى تباه مىشود.
اگر اجل به اين گونه اشخاص مهلت دهد و پيش از رسيدن به سنين كهنسالى حياتشان پايان نيابد، در واپسين سالهاى زندگى، خسته از عمرى تقلّاى بىحاصل، به پوچ بودن راهى كه پيمودهاند پىمىبرند و با حسرت و پشيمانى به دليل از دست دادن سرمايهى عظيم و گرانبهاى عمر بىهيچ دستاورد قابلقبولى، به خطاى بزرگى كه مرتكب شده و زيان جبرانناپذيرى كه به خود تحميل كردهاند، آگاه میشوند.
ولی کار از کار گذشته وحسرتی جانسوز در انتظار آنان است
همهى زمان و توان اين افراد در دور باطل و تكرار پوچ زندگى حيوانى و شيطانى تباه مىشود.
اگر اجل به اين گونه اشخاص مهلت دهد و پيش از رسيدن به سنين كهنسالى حياتشان پايان نيابد، در واپسين سالهاى زندگى، خسته از عمرى تقلّاى بىحاصل، به پوچ بودن راهى كه پيمودهاند پىمىبرند و با حسرت و پشيمانى به دليل از دست دادن سرمايهى عظيم و گرانبهاى عمر بىهيچ دستاورد قابلقبولى، به خطاى بزرگى كه مرتكب شده و زيان جبرانناپذيرى كه به خود تحميل كردهاند، آگاه میشوند.
ولی کار از کار گذشته وحسرتی جانسوز در انتظار آنان است
۴۳۹
۰۹ بهمن ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.