ایالات متحده ایران
در زمان محمدشاه قاجار بود که انگلستان هرات را از ایران جدا کرد و در قبال آن بلوچستان غربی را به ابران واگذارد. اما چرا؟
هرات خواهر مشهد است. هم فارس بودند هم شیعی. بلوچ ها سنی بودند و جمعیتشان تا کرانه های رود سند پراکنده است.
این تقسیم بندی مطابق توطئه "تفرقه بینداز و حکومت کن" انگلستان بود. همین سیاست در موارد بسیاری از نواحی ایران تکرار شد: خرمشهر در برابر سلیمانیه، مرو دربرابر ترکمن صحرا و ...
یعنی انگلستان نمی خواست یک ایرانی باشد که تماما شیعه و فارس ( حداقل با شهرهای با اقلیت فارس) باشد و در عوض مثل کاسه بند خورده باشد که هر لحظه اختلافات قومی در آن زبانه بکشد.
تا زمان پهلوی اول، ساختار حکومتی ایران، ایالتی بود. این متناسب با کثیر المله بودن ایران بود. هم اکنون نیز کشورهای مستقل کثیرالمله مانند روسیه، سوییس، چین، انگلستان و ... نیز به صورت ایالتی، فدراتیو یا کنفدراسیونی هستند.
مثلا در سوییس، سه قومیت آلمانی، ایتالیایی و فرانسوی قرن ها در صلح و صفا در کنار هم زیسته اند و هویت قومی خود را تقویت کرده اند و هیچگاه بفکر تجزیه نبوده اند.
تقسیم بندی استانی برای کشورهایی جواب می دهد که ملت واحده باشند. در ایران دو سیاست برای تخریب اقوام در این باره اعمال شد: مثلا در خوزستان، لرها و عرب ها در یک استان گنجانده شدند. سپس جمعیت هایی از یزد و همدان و ... به اجبار به مناطق عرب نشین کوچانده شدند. حالا می خواهید عرب ها در برابر از دست دادن سرزمین هایشان ساکت بنشینند یا از اقوام خود در آن طرف مرزها کمک بخواهند؟ نتیجه: جنگ ایران و عراق.
سردار محسن رضایی از جمله کسانی است که این خطر را همواره اعلام کرده و حتی شعار انتخاباتی اش هم بوده.
هرات خواهر مشهد است. هم فارس بودند هم شیعی. بلوچ ها سنی بودند و جمعیتشان تا کرانه های رود سند پراکنده است.
این تقسیم بندی مطابق توطئه "تفرقه بینداز و حکومت کن" انگلستان بود. همین سیاست در موارد بسیاری از نواحی ایران تکرار شد: خرمشهر در برابر سلیمانیه، مرو دربرابر ترکمن صحرا و ...
یعنی انگلستان نمی خواست یک ایرانی باشد که تماما شیعه و فارس ( حداقل با شهرهای با اقلیت فارس) باشد و در عوض مثل کاسه بند خورده باشد که هر لحظه اختلافات قومی در آن زبانه بکشد.
تا زمان پهلوی اول، ساختار حکومتی ایران، ایالتی بود. این متناسب با کثیر المله بودن ایران بود. هم اکنون نیز کشورهای مستقل کثیرالمله مانند روسیه، سوییس، چین، انگلستان و ... نیز به صورت ایالتی، فدراتیو یا کنفدراسیونی هستند.
مثلا در سوییس، سه قومیت آلمانی، ایتالیایی و فرانسوی قرن ها در صلح و صفا در کنار هم زیسته اند و هویت قومی خود را تقویت کرده اند و هیچگاه بفکر تجزیه نبوده اند.
تقسیم بندی استانی برای کشورهایی جواب می دهد که ملت واحده باشند. در ایران دو سیاست برای تخریب اقوام در این باره اعمال شد: مثلا در خوزستان، لرها و عرب ها در یک استان گنجانده شدند. سپس جمعیت هایی از یزد و همدان و ... به اجبار به مناطق عرب نشین کوچانده شدند. حالا می خواهید عرب ها در برابر از دست دادن سرزمین هایشان ساکت بنشینند یا از اقوام خود در آن طرف مرزها کمک بخواهند؟ نتیجه: جنگ ایران و عراق.
سردار محسن رضایی از جمله کسانی است که این خطر را همواره اعلام کرده و حتی شعار انتخاباتی اش هم بوده.
۳.۹k
۰۶ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.