part1
part1
تنها
شخصیت ها =آلیس-راشل-سولینا_رزی
صبح بود داشتم؛ به مدرسه می رفتم
به مدرسه رسیدم .
راشل:سلامم چطوری؟!
رزی:.سلام راشل خوبم ممنون .
راشل:راشل در مدرسه بهترین دوستش رزی است رزی و راشل با هم دوستانی صمیمی هستند
رزی و راشل منتظر آلیس بودند
آلیس:سلام بچه ها چطورید دلم براتون تنگ شده بود
رزی :ممنون
سولینا:بریم بازی
رزی :بریم
بچه ها رفتند در حیاط مدرسه و بازی کردند
آلیس:رزی با آلیس و سولینا یک سال است که با هم دیگر دوست هستند
سه ماه بعد :
رزی :راشل می شه کمکم کنی !می خواهم غذایم را بر دارم اما نمی توانم !
یک ماه بعد :
زنگ خوشنویسی بود
رزی و سولینا رفتند کنار هم میز آخر نشستند
راشل ناراحت شد
راشل : آلیس می شه بیای پیش هم بشینیم ؟
سولینا :راشل زود ناراحت می شود دلیل نمی شود که تو همیشه پیشه راشل بشینی
زنگ آخر :
سولینا :رزی ناراحتم نکند آلیس با من قهر کرده ؟
رزی :ناراحت نباش بعد از کلاس با آلیس می ریم بازی اینجوری شاید دوست باشد
سولینا :چی می گی؟؟
سولینا :آلیس بیا بریم پایین
رزی ناراحت شد :اصلا با من خداحافظی هم نکرد
رزی رفت پایین و دید :سولینا و آلیس و راشل کنار هم هستند و دارند حرف می زند
رزی ناراحت شد :من را در بحثشان راه ندادند چون بحثشان درباره من است
راشل :رزی اصلا به من فکر نمی کند
فکر کرده است من کلفتش هستم هر روز به من می گوید این کار را بکن این کار را بکن
ادامه : part 2
تنها
شخصیت ها =آلیس-راشل-سولینا_رزی
صبح بود داشتم؛ به مدرسه می رفتم
به مدرسه رسیدم .
راشل:سلامم چطوری؟!
رزی:.سلام راشل خوبم ممنون .
راشل:راشل در مدرسه بهترین دوستش رزی است رزی و راشل با هم دوستانی صمیمی هستند
رزی و راشل منتظر آلیس بودند
آلیس:سلام بچه ها چطورید دلم براتون تنگ شده بود
رزی :ممنون
سولینا:بریم بازی
رزی :بریم
بچه ها رفتند در حیاط مدرسه و بازی کردند
آلیس:رزی با آلیس و سولینا یک سال است که با هم دیگر دوست هستند
سه ماه بعد :
رزی :راشل می شه کمکم کنی !می خواهم غذایم را بر دارم اما نمی توانم !
یک ماه بعد :
زنگ خوشنویسی بود
رزی و سولینا رفتند کنار هم میز آخر نشستند
راشل ناراحت شد
راشل : آلیس می شه بیای پیش هم بشینیم ؟
سولینا :راشل زود ناراحت می شود دلیل نمی شود که تو همیشه پیشه راشل بشینی
زنگ آخر :
سولینا :رزی ناراحتم نکند آلیس با من قهر کرده ؟
رزی :ناراحت نباش بعد از کلاس با آلیس می ریم بازی اینجوری شاید دوست باشد
سولینا :چی می گی؟؟
سولینا :آلیس بیا بریم پایین
رزی ناراحت شد :اصلا با من خداحافظی هم نکرد
رزی رفت پایین و دید :سولینا و آلیس و راشل کنار هم هستند و دارند حرف می زند
رزی ناراحت شد :من را در بحثشان راه ندادند چون بحثشان درباره من است
راشل :رزی اصلا به من فکر نمی کند
فکر کرده است من کلفتش هستم هر روز به من می گوید این کار را بکن این کار را بکن
ادامه : part 2
۱.۲k
۲۰ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.