p6
p6
ا/ت:خب اقای کیم تهیونگ این فعلا شروعشه ببین چیکارت میکنم
(تهیونگ خیلی کلافه شده بود که جواب زنگاشو نمیدادی فکر کرد که رفتی پیش صمیمی ترین دوستت اومد در خونه اون ا/ت تو پنجره وایساده بود داشت بیرون و نگاه میکرد که تهیونگ و دید داره نگاش میکنه بدون توجه بهش اومد تو و پنجره رو بست،تهیونگ که مطمئن شد ا/ت اونجاست یه جا وایساد ا/تم میدونست که ته همونجا وایمسه برای همین به دوستش که اسمش میا بود گفت بیا بریم بار اونم گفت باشه برای در اوردن لج ته یه لباس باز پوشیدی که خیلی بهت میومد موهاتو از بالا بستی و سوسکی دو تیکه اوردی پایین و خیلی بهت میومد با میا از خونه زدین بیرون دیدی هنوز اونجاست برگشتی سوار ماشینت شدی تو راه دیدی تهیونگ داره پشت سرتون میاد)
(رسیدن به بار)
میا:ا/ت این همون همکلاسی مون نیست که تو رو دوست داشت اسمش چی بود
ا/ت:چرا همونیه که تو ازش خوشت میمود فکر کنم اسمش سوهو بود
(تهیونگ اومد تو بار)
میا:بریم پیشش تروخدا
ا/ت:باشه بریم
میا:سوهو خودتی
(سوهو بر میگرده به میا ا/ت نگاه میکنه بعد از اینکه یادش میاد کیه ان میگه)
سوهو:سلام بچه ها خودتین چخبرا چیکارا کردین بعد از این همه مدت
میا:نفس بگیر خوبی
(ا/ت همش حواسش به ته بود دید داره با یه دختر دیگه لاس میزنه داشت از تو حرص میخورد ولی لبخند میزد که حرص ته رو دربیاره تو دلش گفت)
ا/ت:مرتیکه ی عوضی اومدم حرصش رو دربیارم بد تر داره خوش میگذرونه فکر کنم این دوتا ام از هم خوشش اومده
ا/ت:بچه ها من میرم یه چیزی بگیرم شمام میخواید
میا:نه
سوهو:نه
ا/ت:خب شمارتو بدین بهم باهم دوست شید دیگه چرا هی مغز منو میخورید
میا:ا/تتتتتتتتت
ا/ت:چیه مگه دروغ میگم
(ا/ت رفت سمت بار بعد گفت )
ا/ت:یکی بده که زود مستم کنه قیافه نحسش رو نبینم
بارمن:بفرما
(ا/ت اونو سریع خورد بعد گفت یکی دیگه بده دومی
سومی
چهارمی
پنجمی
شیشمی
هفتمی
هشتمی ..... بعد بارمن گفت)
بارمن:بس دیگه نمیتونی بری خونه
(ا/ت مست شده بود و با حالت مستی و لحن کشدار گفت )
ا/ت:به توچه یکی دیگه بریز
( بارمن یکی دیگه براش ریخت تا اومد سر بکشه دستش رو یکی گرفت دید میاست )
میا:ا/ت بسه دیگه پاشو بریم خونه
ا/ت:ولم کن خودم میام خونه یک ساعت دیگه
میا: ا/ت نمیشه پاشو دیگه دیره ببین ساعت ۱۲ست
ا/ت:میا راست میگم حالم خوبه میام برو تو
میا:حتما نگران نباشم
ا/ت:اره برو
(میا موقع رفت ته رو میبینه بعد بهش میگه)
میا: ببین چه بلایی سر دختر بدبخت اوردی که داره اینجوری میکنه با خودش حتی به توام صدمه نمیزنه دارع خودشو از تو میخوره ولی چیزی نمیگه
(ته چیزی نمیگه و میا میره بعد از رفتن میا میره پیش ا/ت داشت یه شات دیگه میزد که یکی دستشو میگره سرشو بلند میکنه نگاش میکنه میبینه...
ا/ت:خب اقای کیم تهیونگ این فعلا شروعشه ببین چیکارت میکنم
(تهیونگ خیلی کلافه شده بود که جواب زنگاشو نمیدادی فکر کرد که رفتی پیش صمیمی ترین دوستت اومد در خونه اون ا/ت تو پنجره وایساده بود داشت بیرون و نگاه میکرد که تهیونگ و دید داره نگاش میکنه بدون توجه بهش اومد تو و پنجره رو بست،تهیونگ که مطمئن شد ا/ت اونجاست یه جا وایساد ا/تم میدونست که ته همونجا وایمسه برای همین به دوستش که اسمش میا بود گفت بیا بریم بار اونم گفت باشه برای در اوردن لج ته یه لباس باز پوشیدی که خیلی بهت میومد موهاتو از بالا بستی و سوسکی دو تیکه اوردی پایین و خیلی بهت میومد با میا از خونه زدین بیرون دیدی هنوز اونجاست برگشتی سوار ماشینت شدی تو راه دیدی تهیونگ داره پشت سرتون میاد)
(رسیدن به بار)
میا:ا/ت این همون همکلاسی مون نیست که تو رو دوست داشت اسمش چی بود
ا/ت:چرا همونیه که تو ازش خوشت میمود فکر کنم اسمش سوهو بود
(تهیونگ اومد تو بار)
میا:بریم پیشش تروخدا
ا/ت:باشه بریم
میا:سوهو خودتی
(سوهو بر میگرده به میا ا/ت نگاه میکنه بعد از اینکه یادش میاد کیه ان میگه)
سوهو:سلام بچه ها خودتین چخبرا چیکارا کردین بعد از این همه مدت
میا:نفس بگیر خوبی
(ا/ت همش حواسش به ته بود دید داره با یه دختر دیگه لاس میزنه داشت از تو حرص میخورد ولی لبخند میزد که حرص ته رو دربیاره تو دلش گفت)
ا/ت:مرتیکه ی عوضی اومدم حرصش رو دربیارم بد تر داره خوش میگذرونه فکر کنم این دوتا ام از هم خوشش اومده
ا/ت:بچه ها من میرم یه چیزی بگیرم شمام میخواید
میا:نه
سوهو:نه
ا/ت:خب شمارتو بدین بهم باهم دوست شید دیگه چرا هی مغز منو میخورید
میا:ا/تتتتتتتتت
ا/ت:چیه مگه دروغ میگم
(ا/ت رفت سمت بار بعد گفت )
ا/ت:یکی بده که زود مستم کنه قیافه نحسش رو نبینم
بارمن:بفرما
(ا/ت اونو سریع خورد بعد گفت یکی دیگه بده دومی
سومی
چهارمی
پنجمی
شیشمی
هفتمی
هشتمی ..... بعد بارمن گفت)
بارمن:بس دیگه نمیتونی بری خونه
(ا/ت مست شده بود و با حالت مستی و لحن کشدار گفت )
ا/ت:به توچه یکی دیگه بریز
( بارمن یکی دیگه براش ریخت تا اومد سر بکشه دستش رو یکی گرفت دید میاست )
میا:ا/ت بسه دیگه پاشو بریم خونه
ا/ت:ولم کن خودم میام خونه یک ساعت دیگه
میا: ا/ت نمیشه پاشو دیگه دیره ببین ساعت ۱۲ست
ا/ت:میا راست میگم حالم خوبه میام برو تو
میا:حتما نگران نباشم
ا/ت:اره برو
(میا موقع رفت ته رو میبینه بعد بهش میگه)
میا: ببین چه بلایی سر دختر بدبخت اوردی که داره اینجوری میکنه با خودش حتی به توام صدمه نمیزنه دارع خودشو از تو میخوره ولی چیزی نمیگه
(ته چیزی نمیگه و میا میره بعد از رفتن میا میره پیش ا/ت داشت یه شات دیگه میزد که یکی دستشو میگره سرشو بلند میکنه نگاش میکنه میبینه...
۷۴.۵k
۳۱ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.