دست و پا بسته و رنجور به چاه افتادن


‌دست و پا بسته و رنجور به چاه افتادن
به از آن است که در دام نگاه افتادن

سیب شیرین لبت باشد و آدم نخورد؟
تو بهشتی و چه بیم از به گناه افتادن

لاک پشتانه به دنبال تو می آیم و آه
چه امیدی که پی باد به راه افتادن؟

آخر قصه‌ی هر بچه پلنگی این است:
پنجه بر خالی و در حسرت ماه... افتادن

من همان مهره‌ی سرباز سفیدم که ازل
قسمتم کرده به سر در پی شاه افتادن

عشق ابریست که یک سایه‌ی آبی دارد
سایه‌اش کاش به دل گاه به گاه افتادن

#حامد_عسکری
@dastkhatcafe
دیدگاه ها (۱)

شهر می خوابد به لالایی سکوت، اختران نجوا کنان بر بام شبنرم ن...

ﺯﻥ ﻫﺎ ﮔﺎﻫﯽ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﭼﻴﺰﯼ ﻧﻤﯽ ﮔﻮﻳﻨﺪﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﻧﻈﺮﺷﺎﻥ ﻻﺯﻡ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﭼﻴﺰ...

#ایـده #خلاقـیت 🎈آموزش #کوسن با تیشرت بدون دوخت😍✌️ #ایده #خا...

ه نام عشق که زیباترین سرآغاز استهنوز شیشه عطر غزل درش باز اس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط