صداش زدم
صداش زدم
برگشت ، هیچ حسی تو چشاش نبود
گفتم مطمئنی از رفتن ؟
گفت اره به نفع هردوتامونه ...
گفتم احمق من با تو فقط خوبه حالم
گفت همه چی میگذره حتی منم یادت میره
شروع کرد قدم زدن ، گفتم یه لحظه وایسا ، چند قدم برداشتم به سمتش
نگاش کردم
نگاش کردم
خیلی نگاش کردم
یهو به خودم اومدم دیدم زل زدم به یه جای نامعلوم
رفته بود ، اخه نبود
تو دلم گفتم چقد عجله داشتی برا رفتن که بیشتر نموندی نگات کنم ... 🖤
#ریحانه_کمندی #مدل_لباس
#جذاب #مد #دخترونه
برگشت ، هیچ حسی تو چشاش نبود
گفتم مطمئنی از رفتن ؟
گفت اره به نفع هردوتامونه ...
گفتم احمق من با تو فقط خوبه حالم
گفت همه چی میگذره حتی منم یادت میره
شروع کرد قدم زدن ، گفتم یه لحظه وایسا ، چند قدم برداشتم به سمتش
نگاش کردم
نگاش کردم
خیلی نگاش کردم
یهو به خودم اومدم دیدم زل زدم به یه جای نامعلوم
رفته بود ، اخه نبود
تو دلم گفتم چقد عجله داشتی برا رفتن که بیشتر نموندی نگات کنم ... 🖤
#ریحانه_کمندی #مدل_لباس
#جذاب #مد #دخترونه
۱۸.۳k
۲۷ فروردین ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.