سخت میترسیدم از اینکه من

سخت میترسیدم از اینکه من
از نژاد شیشه باشم و شکستنی
او از نژاد جاده باشد و رفتنی...
اری روز ها گذشت
همان شد؛او رفت ومن شکستم
دیدگاه ها (۳)

هوا سرد است من از عشق لبریزم چنان گرمم چنان با یاد تو در خوی...

سبک من عاشقی و قافیه ام دلتنگیستحال هرساعت وهرثانیه ام دلتنگ...

به جان بیزار ازین عقل ِ زبونم ، ای جنون، گُل کنکه سودا و سَر...

چون خود را بدست اوردی خوش میرو. اگر کس دیگر را یابی دست در گ...

میان دو نگاه

army_aa is talking:📜: سطر اول داستان ما....Part 6روزها از آن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط