عضو عضو پیکرم پیوسته گوید یا حسین

عضو عضو پیکرم پیوسته گوید یا حسین
تا برات کربلایم را کند امضا حسین

هم دلم برده با خود در کنار قتلگاه
هم دو چشمم را کند از اشک و خون دریا حسین

با همین پرونده ی سنگین و این بار گناه
می خرد ما را در این دنیا و آن دنیا حسین

از سنین کودکی پوشیده ام رخت سیاه
ریختم اشگ و زدم بر سینه، گفتم یا حسین

غم مخور گر روز محشر گم شدی در بین خلق
هر کجا باشیم ما را می کند پیدا حسین

من که از روز ولادت کربلایی بوده ام
دوست دارم وقت مردن هم بمیرم با حسین

کعبه و رکن و مقام و زمزم من کربلاست
از حسینم در حسینم با حسینم با حسین

«بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا»
«در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»
دیدگاه ها (۱)

‏پادشاهان همه مبهوت مَقامت،گویند:این چه شاهیست مگر؟این همه ن...

چهل روز گذشت و میهمان آمده استبر پیکر من دوباره جان آمده است...

.لایقِ صحن و سرایٺ نیستم ... اصلا قبولروزے ام ڪن خواب صحنِ ڪ...

ما جدا از تو چه دیدیم، خدا می‌داندتا چه دیدیم و شنیدیم، خدا ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط