در زدند. پیک بود. نامه آورده بود.📝
در زدند. پیک بود. نامه آورده بود.📝
قلبم ریخت.💔
فکر کردم شهید شده، وصیت نامه اش را آورده اند.
نامه را گرفتم. باز کردم. ✉ ️
👈 صیاد شیرازی یک انگشتر عقیق برایم فرستاده بود، از جبهه.💍
نوشته بود: "این انگشتر را فرستادم به پاس صبرها و تحمل های تو. به پاس زحمت هایی که کشیده ای. این را به تو هدیه کردم."
💠 برگرفته از کتاب پرپرواز - صفحه45
🔵 قسمتی از زندگی شهید امیر سپهبد علی صیاد شیرازی
قلبم ریخت.💔
فکر کردم شهید شده، وصیت نامه اش را آورده اند.
نامه را گرفتم. باز کردم. ✉ ️
👈 صیاد شیرازی یک انگشتر عقیق برایم فرستاده بود، از جبهه.💍
نوشته بود: "این انگشتر را فرستادم به پاس صبرها و تحمل های تو. به پاس زحمت هایی که کشیده ای. این را به تو هدیه کردم."
💠 برگرفته از کتاب پرپرواز - صفحه45
🔵 قسمتی از زندگی شهید امیر سپهبد علی صیاد شیرازی
۸۵۵
۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.