دلم یک دیوار میخواهد

دلم یک دیوار میخواهد

تا نگفته هایم را حک کنم دیگر اینجامجالی برای سرودن ندارد
دلم یک سبو می خواهد تا مقدس فریادنشدنی ام در آن موج بزند

دلم شکسته است امروز اما دیگر دلی نمی خواهد تا اورا دریابد

دلم دیوار می خواهد

تا بر او مشت بکوبم او “هم طاقت دلم را دارد هم طاقت مشتم “

و بر سرم فرو نخواهد ریخت…….

مثل هر آدم ضعیفی که در سختی ها بیش تر به یاد خدا می افتد

و در بی کسی بیش تر می فهمد که خدا، تنها کس هر کسی است،

خدا را به روشنی و صراحت صبحی که دارد در برابر چشم های منتظرم

طلوع می کند، حس می کنم، می بینم،

دست های لطیف و حمایت گرش

را بر روی شانه هایم لمس می کنم

و از این همه لطف و مهر که به این بنده حقیر و بی ارج ارزانی داشته است،

غرق هیجان و خجلتم.

@samane..khanom
دیدگاه ها (۱)

یه روز میرم🙂

https://www.instagram.com/p/BsHrD8AnUI6/?utm_source=ig_share...

.روزی می رسه که برای پیدا کردنمتمام سنگ قبرها رو میخونی..

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط