راستشو بخوای دلم برای خودم میسوزه...
راستشو بخوای دلم برای خودم میسوزه...
تو رو دوست دارم... حتی بیشتر... عاشقت هستم...
اما دلم برای خودم میسوزه و فکر میکنم این قسمت اشتباه ایم دوست داشتنه...
وقتایی که خیلی دلتنگت میشم میزنم بیرون از خونه...
میرم همه اونجاهایی که با هم خاطره داشتیم...
از کنار بیمارستان رد میشم و یاد اولین ابرازهای علاقه ات میفتم...
یاد اولین روز محرمیتمون...
اولین باری که به عنوان همسر اومدی دنبالم...
اولین شام مشترک...
اولین دعوا...
این خاطرات هنوز که هنوزه تو مغزم سنگینی میکنه...
و حالا بجز این، فکر اینکه تا آخر عمر باید خواب تکرار خاطراتم باهات رو ببینم...
اینه که دلم میسوزه برا خودم...
برای دوست داشتنی که تو نمیخوای...
تو رو دوست دارم... حتی بیشتر... عاشقت هستم...
اما دلم برای خودم میسوزه و فکر میکنم این قسمت اشتباه ایم دوست داشتنه...
وقتایی که خیلی دلتنگت میشم میزنم بیرون از خونه...
میرم همه اونجاهایی که با هم خاطره داشتیم...
از کنار بیمارستان رد میشم و یاد اولین ابرازهای علاقه ات میفتم...
یاد اولین روز محرمیتمون...
اولین باری که به عنوان همسر اومدی دنبالم...
اولین شام مشترک...
اولین دعوا...
این خاطرات هنوز که هنوزه تو مغزم سنگینی میکنه...
و حالا بجز این، فکر اینکه تا آخر عمر باید خواب تکرار خاطراتم باهات رو ببینم...
اینه که دلم میسوزه برا خودم...
برای دوست داشتنی که تو نمیخوای...
۷.۷k
۰۹ بهمن ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.