مثل ابری سپید بود در آسمان آبی

مثلِ ابری سپید بود در آسمانِ آبی
نمی‌شد لمسش کنی،
یا او را به آغوشت بکشانی،
تنها می‌شد نگاهش کنی،
دوستش بداری
و اجازه بدهی عبورِ آرام او از روز،
جهانت را کمی زیبا کند!💜

#حمید_سلیمی
دیدگاه ها (۰)

همه چیز، خاطره، گفتگوها، بوسه‌ها، هم‌آغوشی پیکرهای دلداده، ه...

از طایفه ی نوریم ما تیره نمی مانیم !🌼

حسين بيگدل يه جايي ميگه كه:سلام بر آنهایی که در دلشان جز یار...

صداش بزنید : نورِ من..!نور من،یعنی مهم نیست چقدر تاریکم چقدر...

دستم خواب رفته بود، دست راستم که گذاشته بودم زیر سرت و خوابت...

چپتر ۱ _ دختر یتیمعصر بود. سایه دیوار های بلند و ترک خورده ی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط