اجازه میدهی آرزویت کنم

اجازه میدهی آرزویت کنم؟
من از خیرِ در آغوش گرفتنت گذشتم... بگذار دلخوشِ رویاهایم باشم بگذار همه بگویند "بیچاره دیوانه شده"
من کاری با این حرف ها ندارم فقط میخواهم صبح ها زودتر از تو بیدار شوم موهایت را شانه کنم دکمه های پیراهنت را ببندم دستم را روی صورتت بکشم.. وای دستم را رویِ صورتت بکشم... یعنی تا این حد اجازه دارم در رویاهایم نزدیکت شوم؟
من اصلا از تو توقعِ محبت هم ندارم میدانی دوست داشتنِ تو نیازِ من است مثلِ نیازِ ماهی به آب من بدون دوست داشتنت میمیرم در این خشکیِ مطلق ... اصلا من برایِ شعرهایم به تو نیاز دارم . باید هر موقع که کم می آورم لب هایت را زیر و رو کنم شعر هایِ زیادی است لا به لای ِ صورتیِ شیرینش..
چشم هایت، چشم هایت که اصلا زندگی است نباید شعرش کرد باید کشید و از دور نگاه کرد و مست شد..
حالا اجازه دارم آرزویت کنم ؟ آرزو که بر جوانان عیب نیست، هست؟

#سحر_رستگار
دیدگاه ها (۱)

🔻بيا برويم به صد و پنجاه سال قبل...به خانه های حوض دار، به ا...

🔻برای اینکه خوب باشه حالتصبح رو با داشته هات شروع کن...تمام ...

چقدر این حس های ریز و درشت پاییزانه خوب است ، صبح های روشن، ...

میدانی چقدر لذت دارد این پاییزها را تنها گذراندن ، فکر کرده ...

#سناریو موضوع= وقتی با گریه شدید و بغض میری پیششون و میگی اج...

#بد_بوی#پارت_۳۲#لنا _اره با کریستین میرم _چی تو دیوونه شدی _...

میخوام کاسه شعر بگم، کاسه شعربراتون سوال شده که چرا همش اپدی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط