سناریو BTS
سناریو (BTS)
نام سناریو: وقتی امتحان ریاضیت رو خراب کردی(به عنوان برادرت)
نامجون: ا.ت من این همه باهات کار کردم تو که گفتی همه رو بلدی (عصبی)
ا.ت:ببخشید نامی(کیوت)
نامجون:مگه میشه این چهره کیوت رو نبخشم آخه ولی باید بهم قول بدی برای امتحان بعدیت خوب به حرفام گوش میدی فهمیدی؟
ا.ت:چشم
جین:چهرت به خودم رفته ولی هوشت نه
ا.ت:جیننننن
جین:مگه دروغ میگم حالا هم زانوی غم بغل نگیر دنیا که به آخر نرسیده بیا کمکم کن غذا درست کنم
ا.ت:باشه
یونگی:به چپ ترین نقطه چپم بیا بگیر بخواب این امتحان رو ول کن
ا.ت:هوففف باشه هرچی تو بگی
جیهوپ: ا.ت چرا درسات رو خوب نمیخونی؟
ا.ت:هوپی باور کن فقط همین امتحان رو خراب کردم بقیه امتحانام رو عالی دادم(ناراحت)
جیهوپ:لازم نیست خودتو ناراحت کنی پیش میاد همه امتحانشون رو خراب میکنن میتونی جبران کنی(لبخند)
ا.ت:باشه(لبخند)
جیمین:این امتحانا برای خراب کردنه دیگه چه امتحانت رو خوب بدی چه بد بدی مهم اینه که تلاشت رو کردی(لبخند)
ا.ت:من قربون داداش موچیم برم(لبخند . کیوت)
جیمین:کیوت(آروم)
تهیونگ:مهم نیست بابا
ا.ت:اگه مامان بابا بفهمن دعوام میکنن(ناراحت)
تهیونگ:مگه من میزارم خواهر کوچولوم رو دعوا کنن باید از رو جنازم رد بشن
ا.ت:دوست دارم داداشی
بغلش میکنی اونم بغلت میکنه
تهیونگ:منم دوست دارم خواهر کوچولو
جونگ کوک:اگه برام یک عالمه شیر موز درست کنی به مامان بابا نمیگم(نیشخند)
ا.ت:باشه باشه درست میکنم تو فقط به مامان و بابا نگو(عصبی)
جونگ کوک:باشه(پوزخند)
ا.ت:خدایا من چه گناهی کردم که گیر این افتادم(آروم)
جونگ کوک:چیزی گفتی؟
ا.ت:نه نه چیزی نگفتم
نام سناریو: وقتی امتحان ریاضیت رو خراب کردی(به عنوان برادرت)
نامجون: ا.ت من این همه باهات کار کردم تو که گفتی همه رو بلدی (عصبی)
ا.ت:ببخشید نامی(کیوت)
نامجون:مگه میشه این چهره کیوت رو نبخشم آخه ولی باید بهم قول بدی برای امتحان بعدیت خوب به حرفام گوش میدی فهمیدی؟
ا.ت:چشم
جین:چهرت به خودم رفته ولی هوشت نه
ا.ت:جیننننن
جین:مگه دروغ میگم حالا هم زانوی غم بغل نگیر دنیا که به آخر نرسیده بیا کمکم کن غذا درست کنم
ا.ت:باشه
یونگی:به چپ ترین نقطه چپم بیا بگیر بخواب این امتحان رو ول کن
ا.ت:هوففف باشه هرچی تو بگی
جیهوپ: ا.ت چرا درسات رو خوب نمیخونی؟
ا.ت:هوپی باور کن فقط همین امتحان رو خراب کردم بقیه امتحانام رو عالی دادم(ناراحت)
جیهوپ:لازم نیست خودتو ناراحت کنی پیش میاد همه امتحانشون رو خراب میکنن میتونی جبران کنی(لبخند)
ا.ت:باشه(لبخند)
جیمین:این امتحانا برای خراب کردنه دیگه چه امتحانت رو خوب بدی چه بد بدی مهم اینه که تلاشت رو کردی(لبخند)
ا.ت:من قربون داداش موچیم برم(لبخند . کیوت)
جیمین:کیوت(آروم)
تهیونگ:مهم نیست بابا
ا.ت:اگه مامان بابا بفهمن دعوام میکنن(ناراحت)
تهیونگ:مگه من میزارم خواهر کوچولوم رو دعوا کنن باید از رو جنازم رد بشن
ا.ت:دوست دارم داداشی
بغلش میکنی اونم بغلت میکنه
تهیونگ:منم دوست دارم خواهر کوچولو
جونگ کوک:اگه برام یک عالمه شیر موز درست کنی به مامان بابا نمیگم(نیشخند)
ا.ت:باشه باشه درست میکنم تو فقط به مامان و بابا نگو(عصبی)
جونگ کوک:باشه(پوزخند)
ا.ت:خدایا من چه گناهی کردم که گیر این افتادم(آروم)
جونگ کوک:چیزی گفتی؟
ا.ت:نه نه چیزی نگفتم
- ۵.۴k
- ۲۰ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط