دیشب باز با خدا سر یک میز نشستیم

⛈️⃝ •|دیشب باز با خدا سر یک میز نشستیم‍!
او مثل همیشه مشغول بافتن موهایم‍ شد و من یکریز برایش حرف می‌زدم‍
با اینکه خودش از تمام‍ اتفاق های
پیش آمده با خبر بود
اما چنان گوش سپرده بود به من کھ‌
انگار هیچ نمی‌دانست!
عادت دارد همیشه مرا لوس می‌کند ،
وقتی ماجرا ب تو رسید
خدا دست از بافتن کشید،
و باز هم چایش را نیم‍ خورده رها کرد!
می‌دانم‍ با خود گفت:
این‌ دختر چرا آدم‍ نمی‌شود💛••͜ |•
#خدا☁️🌈
#عاشقانه_منو_آقامون👫🏻
#دلنوشته_توت_فرنگی🍓🌸
#دلبرون🦋☁️
#کُنج_دلبر🧡🎀🌱
#فان_توت_فرنگی🥳
#توت_فرنگی_خوشحال🌺
#توت_فرنگی_غمگین🥀
#هشتک_توت_فرنگی🧤
دیدگاه ها (۲)

𝆋🕸️⃟ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﮔﺎﻫﯽ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺩﻡ ﺩﺳﺘﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﻤﯿﺒﯿﻨﯿﻤﺶ!ﮐﻪ ﺣﺴﺶ ﻧﻤﯿ...

🌸⃟یعنی خوب می‌شود همه چیز؟یعنی ما روزهای خوب را می‌بینیم؟یعن...

🌻⃝ من به تو حق می‌دهم گاهی دلت بخواهد قوی نباشی، گوشه‌ای بن...

به پیج رسمی توت فرنگی سر بزنید عشقولیام😍🍓🌸

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط