.و از تمام توتنها "شب" برایم مانده استو چشم هایمکه خیالت را بهم می بافنددر این تاریکی نمی توان رمان های عاشقانه خواند و آرام گرفتاز چشم های سیاهم همین بر می آیدکه پشت پلک هایم پنهانت کنمگریه کنم گریه کنم گریه کنم💙