گلم

گُلم
که صدایت می کنم
شمعدانی چه اخمی می کند!
مانده ام
جانم
را چقدر آهسته بگویمت
که هم تو بشنوی
و هم آب از دل هیچ گنجشکی تکان نخورد ...
دیدگاه ها (۱)

عشق اگرچه حرف ربط نیستربط می‌دهد مرا به توشوق را به جانرنج ر...

تا نگاهم بکنی از هیجان خواهم مُرد!آنکه با چشم خود آدم بکشد ق...

ﻋﺸﻖ ؛ﺍﺗﻔﺎﻗﯽﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯽﺍﻓﺘﺪ!ﮔﺎﻫﯽ ﭘُﺮ ﺷﺘﺎﺏﻣﺜﻞ ِ ﮔﻠﻮﻟﻪﺍﯼ ﻧﺎﻏﺎﻓﻞ ،ﮔ...

از یک جایی به بعد...نه بال بال میزنی نه دل دل میکنی،نه داد و...

تا به حال طمع بیخیالی رو چیشیده ای؟ملس و دلچسب!چقدر مینشیند ...

تو آفتابی در صبح ترین پاییزی که اواز نارنجی برگ هایشگونه ی ز...

به قَلبم می فشارمت ؛ تو رو که خودِ قَلبمی...♥️دلبرآرزو می کن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط