و من به یکباره یاد گرفتم دیگر کسی رو دوست نداشته باشم

وَ من به یکباره یاد گرفتم دیگر کسی رو دوست نداشته باشَم, باری رویِ شانه هایَش نباشم, که نداند با من چه کند و کجایِ دلش بگذارد که نه من بشکنَم, و هم او ثابت بماند, وَ من به یکباره یاد گرفتم همه یِ اعتمادَم را در کوله پُشتی‌ام پنهان کنم تا دستِ هیچ احَد الناسی بهش نرسد, تا بشوَد اسباب بازیِ کودکی هایِ نداشته اش.... و مَن به یکباره اینچنین قَد کشیدم,
و بزرگ شدم....
دیدگاه ها (۱)

ی تکون بدین به زندگیتون...بزارین همه آدمای که ...شل واسادن ک...

بذار هر کیبا هر بهونه ای خواست بره ولی با هیچ بهونه ای نذار ...

«جوری مرا دوست بدار؛ که آرزویِ دیگری در دلم باقی نماند...»‌‌...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط