سر سجاده عشق سجده دیدار نهادم به امیدی که سر سجاده بری ای

سر سجاده عشق سجده دیدار نهادم به امیدی که سر سجاده بری این دل شوریده روان را...
دیدگاه ها (۲)

بعداز تو تنها ,تنهایی را به اغوش کشیدم عجب اغوش گرمی داشت...

تکلیف شب روزم با دکتر اعصاب است...

سلام آقا امروز اومدم باهات حرف بزنم من نمیتونم باهات رسمی ...

کویر دلت هرچقدر هم که خشکیده باشد، بازهم میتوانی روییدن را آ...

این وری می بری اون وری می بریدل منو هر جا می بریخشگل من عاشق...

اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من دل من داند و من دانم و دل ...

به کوی عاشقی رفتم قمار عشق سر کردمنه من بازنده ی عشقم به دید...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط