شبها گذرد که دیده نتوانم بست

#شبها گذرد که دیده نتوانم بست
مردم همه از خواب و من از فکر تو مست

باشد که به دست خویش خونم ریزی
تا جان بدهم دامن مقصود به دست

👤 سعدی
دیدگاه ها (۲)

#وَر هیچ نباشد، چو تو هستی، همه هست ! 👤 سعدی

#امشب ای ماه من به درد دل من تسکینیگویی ای ماه توهم به درد م...

#ترک ما کردی برو همصحبت اغیار باش یار ما چون نیستی با هر که ...

#مشتاقی و صبوری از حد گذشت یاراگر تو شکیب داری طاقت نماند ما...

در تو آن مردی نمی‌بینم که کافر بشکنیبشکن ار مردی هوای نفس کا...

🌱🍒ناز چشمانت نهاده ... عشق بر سیمای تو...سر خوشم چون پروریدم...

ای نفس

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط