از سر جاده, راه افتاده, پای پیاده
از سر جاده, راه افتاده, پای پیاده
یه دهاتی با همون لباس ساده
داره میاد برسه پنجره فولاد
بشینه روبرو گنبد
گوشه ی صحن گوهر شاد
یکی از شماله از کنار شالی ها
یکی از جنوب و از همون حوالی ها
همه اومدند, دسته خالی ها
هنوزم یه عده توی راهند
مثل هرشب, دلم برات کفتره سلطان
تو این شلوغی مارو یادت نره سلطان
یه دهاتی با همون لباس ساده
داره میاد برسه پنجره فولاد
بشینه روبرو گنبد
گوشه ی صحن گوهر شاد
یکی از شماله از کنار شالی ها
یکی از جنوب و از همون حوالی ها
همه اومدند, دسته خالی ها
هنوزم یه عده توی راهند
مثل هرشب, دلم برات کفتره سلطان
تو این شلوغی مارو یادت نره سلطان
۲.۱k
۲۷ خرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.