خمی که ابروی شوخ تو در کمان انداخت

...
خُمی که ابروی شوخ تو در کمان انداخت
به قصد جان من زار ناتوان انداخت

نبود نقش دو عالم که رنگ الفت بود
زمانه طرح محبت نه این زمان انداخت

بنفشه طره مفتول خود گره می زد
صبا حکایت زلف تو در میان انداخت

ز شرم آن که به روی تو نسبتش کردم
سمن به دست صبا خاک در دهان انداخت

#حافظ
#گل
#خُم #ابرو #شوخ #کمان #قصد #جان #زار #ناتوان #نقش #عالم #رنگ #الفت #زمانه #طرح #محبت #زمان #بنفشه #طره #مفتول #گره #صبا #حکایت #زلف #شرم #نسبت #سمن #دست #خاک #دهان #زنبور_عسل #تابستان #شهریور
#flowers
#flower
دیدگاه ها (۰)

...گاهی دلم به سمت خدا می برد مرایعنی به آستان رضا می برد مر...

...خوشا دردی که درمانش تو باشیخوشا راهی که پایانش تو باشیخوش...

...رسول اللّه(ص) : أشجَعُ النّاسِ مَن غَلَبَ هَواهُپیامبر خد...

...دل من یه روز به دریا زد و رفتپشت پا به رسم دنـیا زد و رفـ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط