سناریو

سناریو
* وقتی می خواید بخوابین ( پارتنر ) که یهو لباسشو در میاره و نمی تونی حرکت بعدیشو پیش بینی کنی *

نامجون :
داشتیم فیلم می دیدیم که ا/ت : نامی من خسته شدم
نامجون : بخوابیم؟
ا/ت : اوهوم 😐
که
ا/ت :
لباسشو در اورد و کنارم دراز کشید ، کوچولو رفتم اونور تر که
نامجون : نمیای اینجا دارلی گرل؟
ا/ت : نه راحتم
نامجون : جمله رو از سوالی به امری تغییر می دم. بیا اینجا
ا/ت رقتو تمام ( چیه انتظار چی داشتید؟ o_o)

جین : ا/ت خسته شدی؟
بخوابیم؟
ا/ت : 😴
جین : اوفففف ( اروم )
اروم لباسمو در اوردم و انداخت زیر تخت و اروم بغلش کردم و 😴

یونگی : ( هر دوشون بعد از خوابیدن، خوابیدن ) وات دِه........( منحرفانه نگاه نکنید 👽✅)

جیهوپ : درجه دورشو زیاد کرد و لباسشو در اورد. چراغارو خاموش کرد و دورشو کم کرد تا بتونی بخوابی 😴🥰

جیمین : ا/تی؟
ا/ت : بله؟
جیمین : میشه بخوابیم خیلی فیلم دیدم ، از ساعت 1 شروع کردیم؟
ا/ت نه از ساعت دو شروع کردیم
جیمین : ا/ت بگیر.......... دیگه!
ا/ت : تو بخواب منم می خوابم
جیمین : الان داری با من بحث می کنی؟ 😑
ا/ت : نه! 🥺
جیمین لباستو در میار و رو ا/ت می پره و...........
قلقلکش میده ( منحرف 🤓 )

تهیونگ : ا/ت من می خوام بخوابم.
می خواد لباسشو در بیاره که نمی تونی چون مقداری جذب بود
ا/ت حالا یه بار با لباس بخواب 👀
تهیونگ : نمیتونم خوابم نمی بره
و بعد با هم خوابیدن

جونگ کوک : ..................
می خوام برای جونگ کوک رو شما بنویسید
حتما کامنتارو می خوانم 🏻🏼🏽🏽🏿
have good day 😊