درد من تنها دوایش چاله است....
درد من تنها دوایش چاله است....
سینه ام لبریزه آه وناله است.....
سیل آمد چاله ها را آب برد.....
بخت ایلم را چه آسان خواب برد....
.
خط چوقا ها بسی کمرنگ شده....
زین مصیبت آستاره دلتنگ شده.....
گشته است الماسما دور از لچک....
گله ها دارم ز دستت آی فلک...
زیره خاکستر دگر آتش نیست....
ناله ی برنو به کوه دلکش نیست....
دشت لاله ی واژگون خشکیده است..
قهقه ی کبک در گلو ماسیده است...
بی بی مریم قلب او پر ناله است....
شیره ایلم چشم به راه گاله است....
نام نیک بختیاری پا به جاست....
بار الاها غیرت پیشش کجاست....
شعر : آستاره اسیوند
سینه ام لبریزه آه وناله است.....
سیل آمد چاله ها را آب برد.....
بخت ایلم را چه آسان خواب برد....
.
خط چوقا ها بسی کمرنگ شده....
زین مصیبت آستاره دلتنگ شده.....
گشته است الماسما دور از لچک....
گله ها دارم ز دستت آی فلک...
زیره خاکستر دگر آتش نیست....
ناله ی برنو به کوه دلکش نیست....
دشت لاله ی واژگون خشکیده است..
قهقه ی کبک در گلو ماسیده است...
بی بی مریم قلب او پر ناله است....
شیره ایلم چشم به راه گاله است....
نام نیک بختیاری پا به جاست....
بار الاها غیرت پیشش کجاست....
شعر : آستاره اسیوند
۴۴۰
۱۹ آذر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.