براشون دو تا اتاق سه نفری گرفتم میخواستن خودشون پرداخت کن
براشون دو تا اتاق سه نفری گرفتم میخواستن خودشون پرداخت کنن که جلوشونو گرفتم چون واحد پولشون مال ایران نبود براشون دردسر درست میشد من پرداخت کردم شمارمو به جین دادم و گفتم اگه کاری داشتن تماس بگیرن از هتل اومدیم بیرون یک ساعتی گذشته بود ساعت پنج بودو هوا رو به تاریکی کامل.سریع به سمت خوابگاه دانشجویی دانشگاه رفتیم در طول راه همش تو این فکر بودم که چرا با اینکه بلاخره دیدمشون ولی خوش نگذشت؟ازینکه کمکشون کردم حس خوبی دارم و خوشحالم ولی چرا خوش نگذشت؟ رسیدیم که از افکارم بیرون اومدم.رفتیم بالا و لباس عوض کردیم هیچکس بجز ما سه تا نبود تو اتاق.اتاقمون چهار نفره بود یه دوست دیگمم بود ارمی بود اسمش ریحانه بود الان نبود تصمیم گرفتیم قضیه رو به اونم بگیم تا راحت تر بتونیم راجبش صحبت کنیم.
مبینا:بنظرم به ریحانه هم بگیم اینطوری بهتره تازه اون دهنشم قرصه به کسی نمیگه
شادی:اره ولی اگه گفت چی؟
ساجده:نه من از کلاس اولم میشناسمش تاحالا.همچین ادمی نیست
شادی:این موضوع با بقیه موضوعاتی که تاحالا داشتیم فرق داره اگه ارمی ها بفهمن بی تی اس ایرانه؛هم ما هم بی تی اس کارمون تمومه.
مبینا:شادی گیر نده دیگه منم بهش اعتماد دارم اگرم لو بره تا جایی که بتونیم مخفیش میکنیم از ارمیا و چیزایی نمیگیم که لو بریم نباید بخاطر کاری که شاید هرکدوممون انجام بده؛پشتشونو خالی کنیم باشه؟ولی خودشون هم باید باهامون همکاری کنن نباید پست هایی بزارن که مثلا معلوم بشه تو ایرانن.بیاید همین الان پیمان ببندیم که این حرفا رو به هیچکس نگیم تا اونا توی دردسر نیوفتن.دستمو بردم جلو.ساجده دستشو گذاشت رو دستم شادی هم همینطور.
مبینا:رمزمون از این به بعد هرکاری راجبه بی تی اس باهم داشتیم با این بهم اطلاع بدیم:اِی آر اِم وای
ساجده و شادی:حله
وقت شام شد و امروز پنجشنبه بود پس درست کردن غذا با خودمون بود شروع کردیم درست کردن کوکو سیبزمینی.من تو خونه هم اشپزی میکردم برای همین خوب بلد بودم درست کردیم چون رنده نداشتیم مجبور شدیم از خیر رنده کردن پیاز بگذریم و چون نمیشد از اخر تخته برداشتیم(تخته هم نداشتیم یه سینی جای دیوار بود برداشتیم شستیم پیاز رو اول روش نگینی خرد کردیم بعدش مثل وقتی سبزی رو با چاقو رو تخته میبُرند پیاز هارو کامل ریز کردیم که مثه رنده شده در اومد)مخلوط و پخت و پزو... بلاخره ساعت هشت و نیم اماده شد و خیلی خوشمزه شده بود ساعت نه شد ولی ریحانه نیومد
مبینا:میگم ریحانه چرا نیومد؟نکنه همدم پیدا کرده رفته دور دور؟😂
ساجده:نمیدونم شاید به منم گفت میره یکم دور دور
شادی:خب بهش زنگ بزن ببین کجایه
مبینا:بش
بهش زنگ زدم گذاشتم اسپیکر:بوووووق...مشترک مورد نظر در دسترس نمیباشد لطفا بعدا تماس بگیرید.
ساجده:این نکنه باز رفته بار؟!هروقت میره بار گوشیشو میزاره رو حالت هواپیما.
مبینا:بنظرم به ریحانه هم بگیم اینطوری بهتره تازه اون دهنشم قرصه به کسی نمیگه
شادی:اره ولی اگه گفت چی؟
ساجده:نه من از کلاس اولم میشناسمش تاحالا.همچین ادمی نیست
شادی:این موضوع با بقیه موضوعاتی که تاحالا داشتیم فرق داره اگه ارمی ها بفهمن بی تی اس ایرانه؛هم ما هم بی تی اس کارمون تمومه.
مبینا:شادی گیر نده دیگه منم بهش اعتماد دارم اگرم لو بره تا جایی که بتونیم مخفیش میکنیم از ارمیا و چیزایی نمیگیم که لو بریم نباید بخاطر کاری که شاید هرکدوممون انجام بده؛پشتشونو خالی کنیم باشه؟ولی خودشون هم باید باهامون همکاری کنن نباید پست هایی بزارن که مثلا معلوم بشه تو ایرانن.بیاید همین الان پیمان ببندیم که این حرفا رو به هیچکس نگیم تا اونا توی دردسر نیوفتن.دستمو بردم جلو.ساجده دستشو گذاشت رو دستم شادی هم همینطور.
مبینا:رمزمون از این به بعد هرکاری راجبه بی تی اس باهم داشتیم با این بهم اطلاع بدیم:اِی آر اِم وای
ساجده و شادی:حله
وقت شام شد و امروز پنجشنبه بود پس درست کردن غذا با خودمون بود شروع کردیم درست کردن کوکو سیبزمینی.من تو خونه هم اشپزی میکردم برای همین خوب بلد بودم درست کردیم چون رنده نداشتیم مجبور شدیم از خیر رنده کردن پیاز بگذریم و چون نمیشد از اخر تخته برداشتیم(تخته هم نداشتیم یه سینی جای دیوار بود برداشتیم شستیم پیاز رو اول روش نگینی خرد کردیم بعدش مثل وقتی سبزی رو با چاقو رو تخته میبُرند پیاز هارو کامل ریز کردیم که مثه رنده شده در اومد)مخلوط و پخت و پزو... بلاخره ساعت هشت و نیم اماده شد و خیلی خوشمزه شده بود ساعت نه شد ولی ریحانه نیومد
مبینا:میگم ریحانه چرا نیومد؟نکنه همدم پیدا کرده رفته دور دور؟😂
ساجده:نمیدونم شاید به منم گفت میره یکم دور دور
شادی:خب بهش زنگ بزن ببین کجایه
مبینا:بش
بهش زنگ زدم گذاشتم اسپیکر:بوووووق...مشترک مورد نظر در دسترس نمیباشد لطفا بعدا تماس بگیرید.
ساجده:این نکنه باز رفته بار؟!هروقت میره بار گوشیشو میزاره رو حالت هواپیما.
۱۳.۶k
۱۷ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.