یک صبح جمعه با دوستان به پارک محله رفتیم او با خودش کل

یک صبح جمعه با دوستان به پارک محله رفتیـم، او بـا خودش کلی روزنامه آورده بود و تمام مدت سـرش در روزنامه هایش بود. روزنامه هایـی کـه در طـول هفتـه خریـده بـود و فـرصـت نکرده بود بخوانـد را آنـجـا
می خواند.یکی از رفقا به او گفت: در خانه ات هم این شکلی هستی؟ بیچاره زنت!
جواب داد: بیچاره مردمی اند کـه بیچارگـی را در زیاد مطالعه کردن بدانند! اگر سرانه مطالعه مردم ما بالا بود، من مجبور نبودم برای جبران کمبود مطالعه شان، زنم را به بیچارگی بیندازم!باید خوب بخوانم که خـوب آگـاهی بدهم!(درباره مسعود نوروزی راهی- جامعه شناس) #مسعود_نوروزی_راهی #میم_نون_راهی #کتاب #مطالعه #روزنامه #خوب #آگاهی #جمعه #صبح #پارک #محله #جامعه #جامعه_شناس #مردم
دیدگاه ها (۱)

احساسات شخصی ات را کنترل کن!دیکتاتوری از احساسات شخصی شروع م...

عشق من گفتن لب های تو ، لب هایم دوختسردی شمع نگاهم به نگاهت ...

عشق زیباست مثل وقتی که گل و پروانه پیش هم باشنددر کم و بیش ه...

خدا را با انرژی اشتباه نگیرید! انرژی یکی از مخلوقات خداست،در...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط